هنگامی که چیزی به طور محسوس و ملموس در اختیار آدمی باشد، راحت تر وجود خدا را ابراز کرده و عقل و حواس شخص را تسخیر می کند. اما چیزیکه وجود داشته باشد ولی وجود آن طوری نباشد که با حواس ظاهری حس شود و وسایل دیگری نظیر عقل، تجربه، ایمان و غیره، برای علم به وجود آن لازم باشد، البته پی بردن به حقیقت وجود چنین چیزی به آن آسانی مورد سابق نیست و لذا عده کمتری به وجود آن پی خواهند برد. مثلا در تاریخ اسلام، قبل از هجرت پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آنهمه آیات و بینات و نشانه های روشن که دلالت بر پیامبری او می نمود آورد. اما عده کمی به او ایمان آورده اند. اما پس از اینکه همین پیامبر با نیروی 12 هزار نفری خود، به راحتی و بدون هیچگونه مقاومتی مؤثر ناگهان مکه را گشودند. اکثریت همان مردمی که تا چند روز پیش با جدیّت به تکذیب ایشان مشغول بودند به پیامبری ایشان اعتراف نمودند.
از آنجا که خداوند برای ایمان صحیح، پاداش بزرگی قرار داده است،
وجود آن پاداشها و ذکر آنها می تواند برای عده کثیری وسوسه کننده باشد و سعی کنند و بخواهند خود را در ردیف استفاده کنندگان از آن مواهب و آن پاداشها قرار دهند. اما اگر امتحانی در کار بیاید معلوم می شود که باور کننده واقعی کم و لافزن و مدعی بی حقیقت زیاد است. شاید یکی از علل غیبت امام (علیه السلام) و طولانی شدن مدت آن، امتحان چنین اشخاصی باشد. زیرا در صورتیکه ایمان به وجود امام و ظهور حتمی ایشان و برافکندن نهایی بساطهای فساد و ظلم، در اعماق دل و جان شخص ریشه کرده باشد هرچند هم که غیبت طول بکشد، وسوسه و شکی بدل راه نخواهد یافت اما اگر ایمان شخص ظاهری و فقط در حد اعتراف به زبان بوده و با عمل موید نشده باشد در اثر غیبت و طولانی شدن آن دچار شک و وسوسه و غیره خواهد گردید. لذا چنین اشخاصی بعد از مدتی که از هزار و اندی سال از آغاز غیبت هم گذشته است پیش خود و نیز با همانندهای خود مثلا چنین خواهد گفت:
مگر می شود پس از این همه مدت کسی زنده بماند. مگر می شود یک نفر جهانی را دگرگون کند. به این صورت با اظهار این جملات امتحان می شوند تا آن کسی که پس از آن مدت طولانی همچنان با قوت و شدت اعتقاد و اطمینان و یقین به وجود و ظهور آن سرور عالمیان دارد و منتظر او نیز هست و همه اقدامات لازم را برای آماده بودن و در رکاب او با دشمنان خدا جنگیدن انجام داده است از چنین اشخاصی مشخص و جدا گردد.
به این ترتیب با روشن شدن این مطلب که غیبت وسیله خوبی است برای امتحان اشخاص دارای ایمان حقیقی و جدا شدن آنها از اشخاص
فاقد آن، قسمتی دیگر از وجوه حکمت غیبت روشن می گردد.