«ابن خلدون» در مقدمهاش فصلی را عنوان کرده است که در آن روایات و احادیث فراوانی را که محدثین از پیغمبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – روایت کردهاند و به آنها ایمان آوردهاند، تردید و انکار کرده و خیال کرده که آن روایات، بی اساس و بی سند است. و دانشمند گرانمایه و استاد محقق، «احمد شاکر» در جواب و رد ابن خلدون، اقدام نموده و چنین گفته است:
«اما ابن خلدون وارد چیزی شده است که دانش آن را نداشته و وارد امر پر زحمتی شده که مرد این میدان نبوده است. ابن خلدون به امور سیاسی و دولت مشغول بوده و در خدمت پادشاهان و امرا بوده است و لذا توهم کرده که موضوع حضرت مهدی – علیه السلام – یک عقیدهی شیعی است یا آنکه خودش را در این موضوع به وهم و خیال انداخته است و بر آن اساس در مقدمهی مشهورش
فصل طولانی را باز کرده و عنوان آن را (فصلی در امر فاطمی و آنچه مردم در مورد او…)(1) گذاشته است.
استاد احمد شاکر، در نقد و رد وهم ابن خلدون گفته است که انکار او نسبت به حضرت امام منتظر – علیه السلام – انکار یکی از ضروریات دین و مسلمیات سنت است؛ زیرا روایاتی که در شأن حضرت مهدی – علیه السلام – از پیغمبر اسلام – صلی الله علیه و آله و سلم – روایت شده است به حد تواتر میباشد و به هیچ وجه جای تردید و انکار نیست.
1) شرح مسند الامام احمد 5 : 197.