باید گفت اولا علوم در برابر واقعیت های جهان مانده اند بحث شان درباره جوانب و ابعاد امور بسیار سطحی است و حتی همین جنبه سطحی هم درباره بسیاری از مسائل چون مساله حیات مصداق ندارد. و وضع بهمین گونه است. در زمینه تفکر و اراده و کیفیت آن.
ثانیا علوم درباره حوادث آینده نمی تواند بصورت قطعی نظر دهند حتی در جنبه مسائل ریاضی و فیزیک که از جهاتی قاطع ترین علوم بحساب می آیند جای بحث بسیاری است و محاسبه ها در اجرای یک برنامه فیزیکی باید در موارد بسیاری مورد محاسبه قرار گیرند.
در عین حال علوم نمی توانند پیش بینی ها و پیشگوئی های انبیاء را نفی کنند و وقوع چنین امری را محال علمی بدانند. در این امر از وجود اسلحه ها و موشکهای قاره پیما که ممکن است نهضتی را سرکوب کنند نباید وحشت کرد که تجارب پیروزی پا برهنه ها و دست های خالی را بر اسلحه اثبات می کند.
دانشمندانی چون راسل و انیشتاین و بالینک می گویند اختلاف در فکر و نظام ایجاب می کند که جنگهای ایدئولوژیکی از بین برود و همه تحت سایه یک حکومت قرار گیرند.