جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

استعجال ظهور

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکی دیگر از آسیب‏های جدی در فرهنگ مهدویّت، استعجال ظهور است. استعجال به معنی عجله کردن و خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و تحقّق زمینه‏های لازم برای آنست. انسان‏های عجول به خاطر ضعف نفس و کم ظرفیّت بودن، متانت و سکون و آرامش خود را از دست می‏دهند و بدون در نظر گرفتن شرایط، خواهان تحقّق پدیده‏ها هستند.

در فرهنگ ناب مهدویّت و در برخورد با مسئله انتظار امام غایب، انسانِ منتظر، پیوسته در طلب ظهور است و با تمام وجود و اشتیاق خواستار ظهور است و برای تعجیل امر فرج دعا می‏کند ولی هرگز عجله نمی‏کند و هر چه غیبت به درازا کشد و انتظار، طولانی شود. باز هم صبر و شکیبایی را از کف نمی‏دهد بلکه علیرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و خواست او کمال تسلیم را از خود نشان می‏دهد و برای تحقّق همه زمینه‏های لازم برای ظهور می‏کوشد و بردباری می‏کند.

عبدالرحمن بن کثیر گوید: خدمت امام صادق نشسته بودم که مهرم داخل شد و عرض کرد: قربانت گردم! به من خبر دهید این امری که در انظارش هستیم کی واقع می‏شود؟ امام فرمود: ای مهرم دروغ گفتند وقت گذاران و هلاک شدند

شتاب کنندگان و نجات یافتند تسلیم شدگان.(1)

نهی از عجله و شتاب زدگی در امر ظهور به آن جهت است که به دنبال این پدیده، روحیه یأس و نومیدی در انسانِ منتظر، پیدا می‏شود؛ آرامش و صبوری را از دست می‏دهد و حالت تسلیم او به حالت گله‏مندی و شکایت تبدیل می‏گردد و از تأخیر ظهور بی‏قرار می‏گردد و این بیماری را به دیگران نیز سرایت می‏دهد و گاهی به خاطر استعجال ظهور به حالتِ انکار وجود امام، گرفتار می‏شود.

گفتنی است که منشأ استعجال ظهور آن است که نمی‏داند ظهور از سنت‏های الهی است و مانند همه سنت‏ها باید پس از تحقق همه شرایط و زمینه‏ها، انجام گیرد و بنابراین برای وقوع آن عجله می‏کند.


1) کافی ج 2، ص 191.