و بالاخره در آینده اوضاع به گونه ای خواهد شد که زندگی به گذران خود نمی ارزد و برای افراد قابل ادامه نیست.
فقر و تبعیض، جهل و مرض، درگیری و جنگ دمار از روزگار همگان بر می آورد و زندگی را بر کام همگان تلخ می کند.
مردم از یکسو مواجه با مسائل و مشکلات زندگی هستند، از سوی دیگر مواجه با بیکاری، از سوی سوم مواجه با اسراف ها و اتراف ها، از سوی چهارم مواجه با ناحقی ها، جورها، فسادها، جرم ها و جنایت ها… فسادها از کوچه ها و خیابان ها به خانه کشانده می شوند واقعیت و آرامش مردم را بهم می زنند دامنه ضایعات زیاد می شود آن چنان که در خانه ای و فامیلی دردی، مرگی، مرضی، نابسامانی و آشوبی، آشفتگی و فسادی دیده خواهد شد. مردم به اینجا می رسند که این زندگی ارزش ادامه ندارد و باید از آن دست برداشت و مهار آن را به دوش علاقمندانش نهاد. و این امر خود تاییدی است برای تحقق اندیشه اسلامی در اصلاح جهان.