مردی از دین فروشان فرومایه، برای معاویه جاسوسی میکرد و مسائل سیاسی و اجتماعی و اطلاعات مربوط به اوضاع منطقه و شرایط خاص حکومت امیر المومنین علیه السلام را به دربار شام گزارش میداد.
هنگامی که مورد بازجویی قرار میگرفت و امام علیه السلام مواخذهاش مینمودند، به شدت انکار میکرد و خود را تبرئه میساخت و بی ارتباط با دستگاه معاویه جلوه میداد.
روزی حضرت علی علیه السلام به او فرمودند: آیا به خداوند سوگند یاد میکنی که هرگز جاسوسی نکردهای؟
گفت: آری.
سپس نام خدا را برد و قسم یاد کرد که برای معاویه به جمع آوری اطلاعات نپرداخته و گزارشی رد نکرده است.
آنگاه امام زبان به نفرینش گشوده و فرمودند: اگر دروغ گفتی و سوگند دروغ یاد کردی، خداوند چشمهایت را کور کند.
هنوز یک هفته سپری نشده و روز جمعه نگذشته بود که جاسوس دروغگو، هر دو دیدهاش را از دست داد و نابینا شد.
این حادثه را عبید الله حنفی در کتاب «ارجج المطالب» آورده و در صفحه ی 739 جلد هشتم کتاب «احقاق الحق» از او نقل شده است.
دانشمندان عامه و حدیث نویسان غیر شیعه، کرامات زیادی از قبیل زنده ساختن مردگان، مسخ نمودن دشمنان، خبر دادن از آیندهی مردمان و سایر کارهای خارقالعاده، دربارهی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام روایت کردهاند که نگارش تمام آنها از حوصلهی این رساله خارج است و مستلزم کتاب مستقلی میباشد.
از مجموع آنچه گذشت معلوم شد دانش و توانائی پیامبران و امامان علیهم السلام از سنخ علم و قدرت بشری که اکتسابی است نمیباشد، بلکه موهبتی خدادادی است که پروردگار مهربان بدون وساطت زحمت و تلاش ظاهری به آنان عطا فرموده است.
نیز روشن شد که علم و قدرت پیامبر اسلام و اهل بیتش علیهم السلام از همگان برتر است و آنان بر جمیع کائنات و تمام جهان آفرینش، دانا و توانا هستند.
بر اساس همین دو نشانه، به ضمیمهی نصوص و معرفیهای قطعی آسمانی که دربارهی آخرین سفیر الهی، حضرت مهدی علیه السلام به طور فراوان گزارش شده، هر عاقلی میتواند به خوبی امام زمانش را بشناسد، درجات معرفتش را نسبت به حجت خدا بالا ببرد، با وی ارتباط معنوی پیدا کند، از فیوضات ربانی و الطاف کریمانهاش بهرهمند گردد و خود را لایق دیدار و یاری حضرتش نماید.
این نوشتار، با دو دیدار که بیانگر دانش و توانائی وهبی امام زمان علیه السلام بود آغاز گردید و برخی از نصوص امامت و گفتار مکتب وحی دربارهی مقام ولایت آن حضرت، ضمن مطالب گذشته بیان شد، اکنون نیز حادثهای شگفتانگیز را که حاکی از قدرت ملکوتی ولی امر علیه السلام است خاطر نشان میسازیم.
باید دانست کرامات و امور خارق العادهئی که از آن بزرگوار صادر گردیده، بیش از آن است که در کتابها نوشته شده، چون خیلی از وقایع را کتمان کردهاند و بسیاری از کسانی که مورد کرامت خاص و لطف کریمانهاش قرار گرفتهاند و خدمتش شرفیاب شدهاند، از بیان آن خودداری نموده و به انگیزهی حفظ اسرار، لب فروبسته، هیچکس را از آن مطلع نساختهاند؛ در عین حال، نگارش تمام آنچه ثبت گردیده نیز در گنجایش این رساله نیست و خود، مستلزم تدوین چندین کتاب است. از این رو، به نقل یک قصه بسنده میکنیم تا نمونهی دیگری باشد از صدها حادثه و حدیثی که دانش و توانائی وهبی حضرتش را اثبات مینماید.