جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جریان خواب و ازدواج نرجس خاتون

زمان مطالعه: 7 دقیقه

چند نکته در حاشیه این خبر

1 ـ می توان تاریخ خریداری این بانو و ازدواج امام عسکری (علیه السلام) را به دست آورد، زیرا امام هادی (علیه السلام) قبل از شهادتش که در سال 254 هجری اتفاق افتاده است برای فرزند خود امام عسکری تدارک ازدواج می بیند تا از آن بانوی مجلله مهدی (علیه السلام) پرچمدار دولت حقه به وجود آید. از طرفی

هم می دانیم که امام مهدی (علیه السلام) پس از شهادت جد گرامیش قدم به دنیا گذارده است. وقتی توانستیم به دست آوریم که بین ازدواج و ولادت بیش از زمان ضروری برای حمل و ولادت نگذشته، می فهمیم که ازدواج در همان سال 254 واقع شده است.

2 ـ بر این حدیث اعتراضاتی ممکن است وارد شود که می توان روی اصول عقیدتی ما آنها را پاسخ ولی برای کسانی که معتقد به اصول ما نیستند بلا جواب خواهند ماند علاوه بر اینکه بعداً خواهیم گفت که ما برای اثبات تاریخی این مطلب ملزم به اعتبار این خبر تنها نیستیم.

اعتراض و اشکال اول: از این خبر استفاده می شود که امام هادی (علیه السلام) علیم غیب می دانسته و به اموری از راه غیب آگاه بوده است در حالی که ?لا یعلم الغیب الا الله? علم غیب را کسی جز خدا نمی داند.

جواب: بعد از فرض اثبات امامت آن حضرت، دانستن علم غیب هیچ اشکالی ندارد زیرا ما نمی گوئیم که امام این علوم غیبیه را از خود دارد بلکه ما معتقدیم که امام هرگاه اراده کند چیزی را بفهمد خدا به او می فهماند چنانکه بعضی از روایات هم حاکی از این مطلب است.

اشکال دوم: اعتقاد به مضمون این خبر مستلزم آن است که ما به احلام و خوابها معتقد باشیم و حال آنکه چنین اعتقادی خرافات محض است.

جواب: از سه راه پاسخ این اشکال داده می شود.

1 ـ خرافات عبارت است از اعتقاد به صدق و راستی تمام انواع خوابها، از هر کس و در هر وقت و این را هیچ عاقلی نمی گوید و ما هم چنین ادعایی نداریم و صحت این حدیث هم متوقف بر آن نیست. بلی بعضی خوابها واقعیت دارد و در عالم خارج هم تحقق پیدا کرده و می کند هر کس که در دوران زندگی خود اندیشیده و یا به کتابهایی که در باب خوابها نوشته شده از قبیل «دار السلام» از میرزا حسین نوری و «الاحلام» از دکتر علی وردی بنگرد به صحت بعضی خوابها اعتراف خواهد کرد.

در این صورت ممکن است آنچه در این خبر بیان شده است یکی از همان خوابهای مطابق تاریخ باشد به ویژه آنکه این داستان متصف به حوادث و مشخصاتی است که با عالم ظاهر مخالفتی ندارد پس اگر این روایت از جهات دیگر نقص نداشته باشد و برای اثبات یک موضوع تاریخی کافی باشد این جهت نمی تواند نقص به روایت وارد سازد.

2 ـ ممکن است گفته شود که خوابهای پیغمبر و امام محال است دروغ باشد زیرا خوابهای کاذب خوابهای شیطانی است و شیطان ممکن نیست که به صورت پیغمبر و یا امام درآید و شاهد این مطلب جمله ای است که به پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت داده شده است که فرمود: (من رأنا فقد رأنا) هر کس ما را در خواب ببیند خود ما را دیده است و راست است و همچنین امام عسکری به یکی از اصحاب خود می فرمایند:

«واعلم ان کلامنا فی النوم مثل کلامنا فی الیقظه»(1)

یعنی: کلام ما در عالم خواب مثل کلام ما در عالم بیداری است.

وقتی این مطالب روشن شد می گوئیم ممکن نیست خوابی که پیغمبر و امام در آن دیده شده دروغ باشد.

3 ـ ما مجبور نیستیم که این حدیث را به عنوان یک خواب بپذیریم بلکه ممکن است به یک سلسله مطالب رمزی حمل گردد و بگوئیم که مادر مهدی (علیه السلام) در شهر و دیار خود به صورتی پیچیده و مبهم به خط سیر و مشی آینده خود ملهم گشته است تا وقتی که با صحنه الهامی در خارج روبرو می شود حضرت عسکری را دوست داشته و علاقمند می گردد و اینهم خود یک مصلحت الهی بوده که خداوند می داند که این زن مادر حضرت مهدی (علیه السلام) باید باشد و چون در این راه با مشکلاتی روبرو خواهد شد باید قبلا برای آمادگی و ساختن او مطالب آینده را به وی الهام نمود گرچه به صورت ناخودآگاه باشد. تا این بانو تمام توجه و عواطف خود را معطوف به آن مسئولیت بزرگ خود سازد و اگر چنین نمی بود و خداوند قبلا او را برای چنین مسئولیت بزرگی آماده نمی ساخت ممکن بود که با اندک فشار و اذیتی باعث نابودی فرزند خود شده و او را به چنگال جنایتکاران تاریخ بسپارد و این بر خلاف مصلحت و نظر خدا بود. و اگر کسی بخواهد منکر الهام شود بر خلاف نص صریح قرآن کریم است زیرا در قرآن خداوند به زنبور عسل الهام فرموده و می فرمایند:

«واوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتاً ومن الشجر و مما یعرشون»(2)

اشکال سوم: این حدیث دلالت دارد بر اینکه اسلام آوردن و ازدواج این بانو هر دو در عالم خواب انجام گرفته است در حالی که این نه از نظر اسلام و شرع درست است و نه از نظر قانون.

جواب: گرچه روایت بر این دلالت دارد اما ما مدعی نیستیم که به صرف خواب و رؤیا اکتفا شده باشد، بلکه در عالم ظواهر و بیداری و بعداً ایمان آورده، یا اینکه در شهر وبلاد خود پس از اینکه به صحت خواب خود پی برد و بعد از بیدار شدن از خواب حتماً اسلام را پذیرفته است و یا اینکه وقتی به امام هادی می گوید (یابن رسول الله) و امام را با وصف پسر خدا خطاب می کند این خود متضمن اسلام اوست. و یا اینکه بعد از اینکه (حکیمه) تعالیم دین را به وی آموخته است اسلام را پذیرفته و به هر صورت قبل از ازدواجش با امام عسکری (علیه السلام) مسلمان بوده و ایمان داشت است. و اما اگر کسی بگوید: که وقتی خواب دید مسلمان نشد و همانطور غیر مسلمان بود تا رسید به سامراء در این صورت چگونه امام عسکری (علیه السلام) هر شب در عالم رؤیا به دیدن او می رفته است.

جواب این مطلب هم بسیار روشن است زیرا کسی که معتقد به صحت

خواب نیست معتقد به دیدار امام در عالم خواب هم نخواهد بود. و اما کسی که معتقد است می گوید همان اسلامی که در خواب به او عرضه شد و پذیرفت برای دیدار در عالم خواب کافی است و برای دیدار واقعی هم که بعداً اسلام پذیرفت. و اما ازدواج در عالم خواب قطعاً کافی نبوده و بلکه با انشاء بعدی امام هادی (علیه السلام) انجام گرفته است چنانکه صریح حدیث است که حضرت فرمود: فانی قد زوجت الی محمد الحسن (علیه السلام) وامّ القائم (علیه السلام) بعد از احراز رضایت طرفین به عنوان اینکه ولی آندو و ولی همه مؤمنین است حضرت خطبه عقد را اینچنین انشاء می فرماید.

اشکال چهارم: این حدیث دلالت دارد بر اینکه صلیبها و ستونها بی جهت فرو ریخت. این چگونه ممکن است؟

جواب: شکی نیست که بعد از ظهور اسلام دین مسیحیت باطل است و بر تمام مردم لازم است که به اسلام بگروند و از اسلام هدایت جویند، روی این جهت ممکن است این خود معجزه ای از طرف خدا بوده که انجام شده است به دو منظور.

اول اینکه مسیحیان بدانند که دیگر این دین زوال خواهد پذیرفت و آماده پذیرش اسلام شوند.

دوم اینکه ازدواج این بانو با پسر عمویش واقع نشود. زیرا در عالم الهی چنین است که او همسر امام است.

3 ـ مطلب سومی که می توان در حاشیه این حدیث بیان کرد این است

که این روایت از نظر تاریخی مهمل و مجمل است گرچه می توان وقت خریداری این بانو را به دست آورد، ولی زمان و مکان این جنگی که بین اسلام و روم بوده و در نتیجه ملیکه اسیر شده است را نمی توان تعیین کرد زیرا در آن دوره اطراف و جوانب حکومت اسلامی همه جا میدان جنگها و فتوحات اسلامی بوده و اغلب جنگها بین روم و اسلام بوده است.

لفظ روم کلمه ای است که در آن زمان دارای معنای وسیعی بوده و شامل تمام کشورهای مسیحی نشین و خارج از اسلام می شده است. روم در حقیقت عبارت بود از مستعمرات همان رومی که امروزه پایتخت ایتالیا است و لقب رسمی پادشاهان آن (قیصر) بوده است.

در این مورد می توانیم متوجه حادثه ای شویم که تاریخ در سال 249 یادآور شده است که شخص پادشاه روم با پنجاه هزار نفر در جنگ با مسلمین شرکت کرده و عده زیادی از طرفین کشته شده اند.(3) احتمال می رود که این حادثه همان حادثه ای باشد که روایت مورد بحث یادآور می شود. و امام عسکری در آن سال هفده سال داشته و ملیکه هم ممکن است همان وقت اسیر شده باشد و زیر دست ارباب خود باقی بوده تا سال 254 که خواسته او را بفروشد و امام هادی (علیه السلام) او را می خرد تا او را با فرزندش امام عسکری (علیه السلام) تزویج نماید. به هر صورت روایت صراحت ندارد که بعد از اسیری بلافاصله فروخته شده باشد.

فرض دوم: اینکه مالک این بانو (حکیمه) خواهر امام هادی (علیه السلام) بوده

است. روایتی که در این باب وارد شده اصلا متعرض این بانو و شرح حال و تاریخ ورود وی به بلاد اسلامی و یا تاریخ خرید آن به وسیله امام هادی (علیه السلام) نشده است بلکه اینطور آغاز می کند که روزی از روزها امام عسکری (علیه السلام) به دیدن عمه خود حکیمه می رود. کنیری را می بیند. حکیمه خاتون می گوید ای سید و آقای من می خواهی این کنیز را به تو ببخشم. امام می فرماید نه عمه جان فقط از این جاریه تعجب می کنم. چرا تعجب می کنی؟

حضرت میفرماید: به همین زودی فرزندی از او به وجود می آید که دنیا را پر از عدل و داد میکند.سپس حکیمه خاتون میگوید پس من این کنیز را برای تو میفرستم. امام عسکری (علیه السلام) هم قبول میکند به شرط اینکه از پدرگرامیش استیذان شده وآن حضرت اذن دهد، آنگاه حکیمه خاتون به منزل برادرش می رود و می گوید: همین که رسیدم اول امام هادی (علیه السلام) به من فرمود نرجس را به پیش فرزندم بفرست. آنگاه به من فرمود ای مبارکه خدا خواسته که تو را در اجر و مزد شریک کرده باشد. من گفتم آقای من، من هم به همین منظور آمده بودم.

حکیمه به منزل برگشته و به آرایش نرجس پرداخته و سپس او را به امام عسکری (علیه السلام) تقدیم می کند و در همان منزل خود وسایل عروسی آنها را فراهم می سازد. امام عسکری (علیه السلام) هم چند روزی در خانه عمه خود می ماند تا چند روز بعد که امام هادی (علیه السلام) از دنیا می رود آنوقت با همسر

خود به خانه پدری بر می گردد.(4)

این روایت در چند خصیصه با چند روایت سابق موافق است

1 ـ اینکه مادر حضرت مهدی (علیه السلام) کنیزی بوده است. 2 ـ نام آن کنیز نرجس بوده. 3 ـ ازدواج امام عسکری (علیه السلام) با وی در زمان حیات پدر و به اذن وی انجام گرفته است.

فقط در این روایت تاریخ ازدواج را روزهای آخر عمر شریف امام هادی (علیه السلام) ذکر می کند ولی این مطلب از روایت سابق به روشنی فهمیده نمی شود.

در این روایت روی هم رفته اشکال و اعتراض نیست جز یک اشکال که امام عسکری (علیه السلام) وقتی به دیدن عمه اش می رود چگونه به کنیزی که مربوط به دیگری است و جایز نیست که آن حضرت به وی نگاه کند نگاه کرده است؟ و از نظر شرعی تا حدودیکه مالک اجازه دهد برای دیگری اشکالی ندارد که به وی نگاه کند و اما اینکه در روایت اشاره به اذن قبلی (حکیمه) نکرده است، روی این جهت است که این فرض پیش مسلمین محرز و مسلّم است و راوی به خاطر اینکه می داند شنونده این داستان مسلمین خواهند بود و در ذهن آنها این مطلب مسلم است. اشاره ای به این مطلب نکرده و مهمل گذاشته است.


1) مناقب ج 3 ص 534.

2) سوره 16 آیه 68.

3) کامل ج 5 ص 312.

4) اکمال الدین نسخه خطی.