از حضرت امام جعفر الصادق – علیه السلام – روایات زیادی دربارهی حضرت امام منتظر – علیه السلام – و ظهور حتمی آن حضرت، نقل شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
الف – «سید جلیل اسماعیل بن محمد حمیری» شاعر برجستهی اهل بیت – علیهم السلام – می گوید: من مدتی غلو داشتم و به غیبت محمد بن حنفیه معتقد بودم تا اینکه خداوند متعال بر من منت گذاشت و به وسیلهی حضرت امام جعفر صادق – علیه السلام – از آتش نجات داد به راه راست هدایت کخرد و وقتی که با برهان و وجدان و دلایل محکم برایم ثابت شد که حضرت صادق – علیه السلام – حجت خدا بر من و بر تمام اهل زمانش است و اوست که طاعتش واجب و لازم است، آنگاه از آن حضرت پرسیدم از پدران بزرگوار شما روایاتی دربارهی غیبت و صحت آن روایت شده است، این غیبت بر چه کسی واقع میشود؟
جواب فرمود: «این غیبت، بر ششمین فرزندم که دوازدهمین امام از
امامان هدایت بعد از پیغمبر اسلام – علیهم السلام – است، واقع میشود. این امامان، اولشان امیرالمومنین علی – علیه السلام – و آخرشان «مهدی» است که به حق قیام می کند و بقیه الله و صاحب الزمان است. سوگند به خدا! اگرچه غیبتش طول بکشد اما بالاخره ظهور می کند و زمین را پر از عدل و قسط می کند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد».
«سید حمیری» می گوید: وقتی که این مطلب را از مولایم حضرت امام جعفر صادق – علیه السلام – شنیدم، به خدا توبه کردم و از گذشتهام پشیمان شدم و قصیدهای گفتم که اولش این است:
فلما رایت الناس فی الدین قد غووا
تجعفرت باسم الله فیمن تجعفروا(1)
ب – حضرت امام جعفر صادق – علیه السلام – فرمود: «صاحب ما یعنی امام مهدی – علیه السلام – ظهور می کند و او از صلب این شخص است. و با دستش به موسی بن جعفر اشاره کرد. و زمین را از عدل پر می کند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد و دنیا به وسیلهی او اصلاح میشود».(2)
ج – حضرت امام جعفر صادق – علیه السلام – فرمود:«خلف صالح از فرزندان من است و او مهدی است که نامش محمد و کنیهاش ابوالقاسم می باشد. در آخر الزمان خروج میکند و مادرش نرجس است. و بالای سر آن حضرت، ابری قرار دارد که نمی گذارد حرارت خورشید او را اذیت کند و آن ابر با آن حضرت در حرکت است و بلند فریاد می کشد: این مهدی است، پس از
او پیروی کنید».
روات، از امام صادق، علیه السلام – مانند احادیث فوق را بسیار نقل کرده اند که همهی آنها حتمی بودن ظهور امام منتظر – علیه السلام – را اعلان می کنند، کسی که اقامهی حق و ازهاق باطل می نماید.
1) همان مدرک.
2) غیبت شیخ طوسی.