جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حقیقت انتظار و جایگاه آن

زمان مطالعه: 2 دقیقه

برای «انتظار» معانی گوناگونی گفته‏اند و لی با دقت و تأمّل در این کلمه می‏توان به حقیقت معنی آن پی برد. انتظار، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن ارزش پیدا می‏کند و آثار و پیامدهایی دارد. انتظار تنها یک حالت

روحی و درونی نیست بلکه از درون به بیرون سرایت می‏کند و حرکت و اقدام را می‏آفریند. به همین دلیل است که در روایات، انتظار به عنوان یک عمل و بلکه بهترین اعمال، معرفی شده است. انتظار به «منتظر» شکل می‏دهد و برای کارها و تلاش‏های او جهت خاصّی را ایجاد می‏کند و آن جهت، راهی است که به تحقق آنچه به انتظار آنست، منتهی می‏گردد.

بنابراین «انتظار» با نشستن و دست روی دست گذاشتن، نمی‏سازد. انتظار با چشم به در دوختن و حسرت خوردن، تمام نمی‏شود؛ بلکه در حقیقت انتظار، حرکت و نشاط و شور آفرینی نهفته است.

آنکه در انتظار مهمان عزیزی است، سر از پا نمی‏شناسد و در تلاش است تا خود و محیط اطراف خود را برای آمدن مهمان، آماده کند و موانع حضور او را بر طرف سازد.

سخن درباره انتظار رویدادی بی نظیر است که در زیبایی و کمال، نهایت ندارد. انتظار روزگاری است که در سبزی و خرّمی در تمامی روزگاران گذشته مثالی نداشته است و جهان چنان دوران زیبایی را هرگز تجربه نکرده است. این همان انتظار حکومت جهانی امام مهدی‏علیه السلام است که در روایات، از آن به «انتظار فرج» یاد شده است و آن را از بهترین اعمال و عبادات، بلکه پشتوانه قبولی همه اعمال، شمرده است.

پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله فرمود:

بهترین اعمال امت من، انتظار فرج است.(1)

امام صادق‏علیه السلام به یاران خود فرمود:

آیا شما را از چیزی آگاه نکنم که خداوند بدون آن هیچ عملی را از بندگان نمی‏پذیرد؟ گفتند: بفرمایید. فرمود: گواهی به یگانگی خدا و نبوت پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله و اقرار به آنچه خدا امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما – یعنی ما امامان بخصوص – و تسلیم شدن در برابر ایشان (=امامان) و پرهیزکاری و کوشش و خویشتن‏داری و انتظار قائم‏علیه السلام.(2)

بنابراین «انتظار فرج» انتظاری است که ویژگیهای خاص و منحصر به فرد دارد که لازم است به خوبی دانسته شود تا رمز و راز آن همه فضیلت و آثار که برای آن خواهیم شمرد آشکار گردد.


1) بحارالانوار، ج 52، ص 122.

2) غیبت ‏نعمانی، باب 11، ح 16، ص 207.