«و لولا أن الله لا یغلب، و سره لا یظهر و لا یعلن، لظهر لکم من حقنا ما تبتز منه عقولکم، و یزیل شکوککم و لکنه ما شاء الله کان، و لکل أجل کتاب، فاتقوا الله و سلموا لنا وردوا الأمر الینا فعلینا الاصدار کما کان منا الایراد، و لا تحاولوا کشف ما غطی عنکم، و لا تمیلوا عن الیمین و تعدلوا الی الیسار، واجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة».(1)
اگر این نبود که نباید امر خدا نادیده گرفته شود و سر الهی آشکار و ابراز گردد، حق ما آن گونه بر شما ظاهر میشد که عقلهایتان را برباید و تردیدهایتان را برطرف کند، لیکن آنچه را که خداوند خواسته، انجام میشود و برای هر سر آمدی، مکتوب و نوشتهای است.
از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کار را به ما واگذارید. بر ماست که شما را از سرچشمه سیراب آوریم، چنان که شما را به سرچشمه بردیم.
برای کشف آنچه از شما پوشیده مانده است، کوشش مکنید، و از راه راست منحرف نشوید، و به نادرستی نگرایید.
و بر اساس سنت آشکار الهی، با محبت و دوستی، راه و مقصدتان را به سوی ما قرار دهید.
1) احتجاج، ج 2، ص 467؛ بحار الانوار، ج 53، ص 179؛ غیبت، ص 173.