خواسته ها این است که سیاست انسانی باشد نه تابع سلیقه شخصی، در آن حقوق قوی و ضعیف مراعات گردد، هر کس چه قدرتمند و چه ضعیف در مرز خود گام بردارند.
خواسته ها این است دولت ها عهد شکنی نکنند، بر سر مستضعف اشک تمساح نریزند، تضادها و تناقضات سیاسی از میان بروند، از سوئی صلح و از سوئی اسلحه فروشی نباشد. از یک طرف حمایت و از طرف دیگر ایجاد بلوا نباشد.
خواسته ها این است که رای ها بیارزند، و در این رای برای همگان حق مساوی باشد. از یکسو حقوق بشر و از سوی دیگر حق و تو نباشد. از یکسو سازمان ملل و رای آن و از سوی دیگر رای امریکا با شوروی نباشد. سران و قدرت مندان برای ارعاب ملل ضعیف از قدرت تخریبی که در اختیار دارند سوء استفاده نکنند. برای ضعیفان خلع سلاح و برای خود تقویت نظامی نخواهند و…
آری: اینها و صدها نمونه از این مسائل مورد تمایل و درخواست بشر امروز است. ما معتقدیم علم و تکنیک به این خواسته ها پاسخ مثبت نمی دهند. فلسفه ها و ایسم ها آدمی را موفق به وصول این درخواست ها نمی سازند. افزایش تولید این دردها را درمان نخواهند کرد. بگفته نیکسون رئیس جمهور مفقود آمریکا:
ما امروز خود را در کالاها غنی می بینیم اما روحیه متزلزل داریم. در حالی که با دقتی عجیب بکره ماه می رسیم در زمین دچار تشتت خرد کننده ای هستیم… ما گرفتار جنگیم صلح می خواهیم، نفاق ما را از هم گسسته در پی اتفاقیم. گرداگرد خویش زندگی های تو خالی می بینیم و در آرزوی ارضا
شدن هستیم. در برابر بحران معنوی که دامنگیر ما شده احتیاج به پاسخی معنوی داریم. و برای یافتن چنان جوابی باید فقط بخودمان بنگریم و هنگامی که بندای وجدان گوش می دهیم می بینیم که چیزهای ساده و اساسی مانند خوبی، عفت، عشق و مهربانی ما را گرامی می دارند…
آری این ترسیم دنیای روز و خواسته های بشر و کوشش برای رسیدن به آن است. حال ببینیم که اسلام چه دیدگاهی درباره آینده دارد و چه جامعه و روشی را ارائه می دهد.
