جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دعبل خزاعی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

این شاعر، عقیده‏ی راسخ و محکمی به آن حضرت داشته و آن را یک ضرورت اسلامی دانسته است و سروده‏اش را خدمت امام رضا – علیه السلام – خواند و آن حضرت را تکان داد، او چنین می گوید:

فلولا الذی ارجوه فی الیوم او غد

لقطع قلبی اثرکم حسرات

خروج امام لا محاله خارج

یسیر علی اسم الله و البرکات

یمیز فینا کل حق و باطل

و یجزی علی النعماء و النقمات

امام رضا – علیه السلام – رو به «خزاعی» کرد و فرمود: «روح القدس با زبان تو سخن می گوید، آیا می دانی این امام چه کسی است؟».

گفت: نه، فقط شنیده‏ام که امامی از شما ظهور می کند و زمین را از عدل و قسط، پر می کند…

حضرت رضا – علیه السلام – فرمود: «ای دعبل! به درستی که امام بعد از من پسرم محمد و بعد از او پسرش علی و بعد از علی، پسرش حسن،

پسرش حجت قائم است و اوست که در غیبت منتظر می باشد و وقتی ظهور کند، اطاعت می شود و زمین را از عدل و قسط پر می کند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد، اما اینکه چه موقع قیام می کند؟ این اخبار از وقت آن است که من از پدرم از پدران بزرگوارش شنیده‏ام که پیغمبر فرموده: مثل او همانند مثل ساعت است که ناگهان می‏رسد و کسی از آن خبر ندارد».