جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دلخوشی شان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

اینان شاد و دلخوشند. دلخوش از آن بابت که باز هم از حاصل دسترنج شان چیزی بدست شان می دهند و همه آنها خود را نمی بلعند. دلخوشند که برای شان امنیت است ولی نمی دانند آنچه را که وجود دارد امنیت نیست بلکه حاصل اختناق است.

آنان آزادی را در این می دانند که سر به در گوش هم گذارده و آرام سخن بگویند، در کوچه و خیابان راه بروند و کسی آنان را ترور نکند، دیوار خانه شان بلند باشد و دزدی وارد آن نگردد. نمی دانند که عدم ترورشان ناشی از بی ارزشی آنهاست و عدم ورود دزد بخانه شان ناشی از فقدان چیز ارزنده در خانه است.

آری، آنها دلخوشند، از آن بابت که از نظر فکری راحتند، در طبقه بالای خانه شان خبری نیست. سالهاست که صاحبخانه از آنجا بیرون رفته و آنها را از قیدها و بندها، فهمیدن ها و درک کردن ها راحت کرده است. می خورند و می پرند، و بهتر است بگوئیم می چرند و می جهند، خوشا به حال شان!!