جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رشد معنوی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

برای پی بردن به ارزش و والایی هدف‏های یاد شده، لازم است نگاهی گذرا به حیات بشر در طول دورانهای حاکمیت طاغوت‏ها بیفکنیم.

در طول زندگی انسان، به دور از حاکمیت حجت الهی، معنویّت و ارزشهای

معنوی چه جایگاهی داشته است؟ آیا جز این است که بشریت گم گشته و راه گم کرده، پیوسته در مسیر انحطاط معنوی گام برداشته و با پیروی از تمایلات نفسانی و وسوسه‏های شیطانی یک‏یک زیبایی‏ها و خوبیهای حیات خود را به فراموشی سپرده و با دست خود آنها را در گورستان شهوات دفن کرده است؟! پاکی و پاکدامنی، صداقت و درستکاری، تعاون و همکاری، گذشت و ایثار، احسان و نیکوکاری، جای خود را به هواپرستی و شهوترانی، دروغ و دغل‏بازی، خودمحوری و موقعیت‏جویی، خیانت و جنایت و زیاده خواهی و افزون‏طلبی داده است. و در یک کلمه معنویّت در زندگی بشر نفس‏های آخر را می‏کشد و در بسیاری از نواحی و برای بسیاری از آدم نماها اثری از آن باقی نمانده است!!

حکومت آخرین ذخیره الهی در راستای زنده ساختن این بخش از وجود انسان گام بر می‏دارد و برای جان بخشیدن به این مرده مردار گشته تلاش می‏کند؛ تا طعم شیرین حیات واقعی و زندگی حقیقی را به آدم‏های مسجودِ ملائک بچشاند و به همگان یادآوری کند که از ابتدا مقرر شده بود که آنان در چنان حیاتی تنفس کنند و عطر پاکی‏ها و خوبی‏ها را با مشام جان، استشمام کنند.

یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُول اِذا دَعاکُم لِما یُحْییکُم…(1)

ای گروه مؤمنان آنگاه که خداوند و پیامبر، شما را به سوی آنچه شما را زنده می‏کند می‏خوانند، آنها را اجابت کنید و به ندای آنها لبیک گوئید.

بنابراین حیات معنوی که امتیاز بنی آدم از حیوانات است، بخش عمده و قسمت

اصلی وجود انسان را تشکیل می‏دهد زیرا که آدمی با برخورداری از همین حیات است که «آدم» نامیده شده است و همین حیات است که او را به خداوند حیات آفرین می‏رساند و به مقام قرب او نائل می‏سازد.

از این رو در زمان حاکمیّت ولیّ پروردگار، این بخش از وجود آدمی سروسامان می‏گیرد و ارزش‏های انسانی در همه ابعاد زندگی رونق و طراوت می‏یابد. صفا و صمیمیّت، ایثار و وفا، راستی و درستی و… همه آنچه به عنوان «خوبی» از آن یاد می‏شود، همه جا را فرا می‏گیرد.

البتّه رسیدن به این هدف بزرگ و نقطه درخشان، نیاز به برنامه‏ای دقیق و جامع دارد که در بخش‏های آینده بیان خواهد شد.


1) سوره انفال، آیه 24.