شناخت هر یک از ابعاد شخصیت حضرت بقیة الله و سایر اهل بیت معصومین علیهم السلام، زمینهی تربیتی خاص در انسان پدید میآورد.
چون جهات کمالات و شئون ولایت آنان، مختلف و متعدد میباشد و باز هر کمال و شانی، جنبههای گوناگونی دارد. مثلا یکی از کمالات آسمانی پیامبر و ائمه علیهم السلام که پرتویی از آن در این نوشتار نقش بست. علم وهبی و دانش خدادادی است، اما همین علم و آگاهی، شئون مختلف پیدا میکند و جهات علوم آنان، متعدد میباشد. چنانکه در کتاب «اصول کافی» بابی تحت عنوان «جهات علوم الائمة علیهم السلام» آمده و ضمن آن گزارشی از امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رسیده که فرمودند:
رسائی دانش ما بر سه وجه است: گذشته و آینده و واقع شونده. اما گذشته برای ما تفسیر شده است. اما آینده بر ایمان نوشته شده و اما پدیدهها و حوادث، از طریق الهام به قلبها و تاثیر در
گوشها میباشد (که فرشته با ما سخن میگوید) و این برترین دانش ما است.
در خبر دیگری از مفضل حکایت شده که گفت: به حضرت ابوالحسن علیه السلام عرض کردم: از امام صادق علیه السلام گزارش نمودهاند که فرموده است:
قطعا دانش ما سه گونه میباشد: گذشته و نوشته شده و از راه ورود به قلبها و تاثیر در گوشها.
حضرت ابوالحسن علیه السلام فرمودند:
اما گذشته، مربوط به دانش ما نسبت به امور پیشین است، اما نوشته شده، مربوط به رویدادهای آینده است. اما نکتههائی که در دلها نقش میبندند، از راه الهام میباشند و آنچه در گوشها وارد میشوند، از طریق ارتباط با فرشته است.
بدیهی است که بحث گسترده پیرامون هر یک از شئون علمی امامان علیهم السلام یا ابعاد قدرت یا جهات عصمت و یا سایر مراتب فضائل و کمالات آنان، خود مستلزم گفتار مستقل و کتاب جدائی است و هر یک از آنها، منشاء آثار خاصی در روح عارف و توجه کننده میگردد و زمینهی تربیتی ویژهای در وی به وجود میآورد که نیاز به تحلیل و تفسیر مخصوص دارد. اکنون فقط دو مورد از این آثار را که مربوط به مباحث کتاب است، به اختصار بیان میداریم، یکی دربارهی
اثر معرفت و توجه به دانش اهل بیت و دیگر پیرامون تاثیر شناخت و توجه به قدرت آن بزرگواران.