السلام علیک سلام العارف بحرمتک، المخلص فی ولایتک، المتقرب الی الله بمحبتک، البریء من أعدائک سلام من قلبه بمصابک
مقروح، و دمعه عند ذکرک مسفوح [مصفوح]، سلام المفجوع الحزین [المحزون] الواله المستکین، سلام من لو کان معک بالطفوف لوقاک بنفسه حد السیوف، و بذل حشاشته دونک للحتوف، و جاهد بین یدیک، و نصرک علی من بغی علیک، و فداک بروحه و جسده و ماله و ولده، و روحه لروحک فداء، و أهله لأهلک وقاء.(1)
سلام بر تو، سلام آشنای به حرمت و مقامت، سلام خالص در ولایت و دوستیات، سلام نزدیکی جوینده به خداوند به وسیلهی محبتت، سلام دوری جوینده از دشمنانت، سلام کسی که قلبش به مصیبت و سختی تو زخمی و مجروح است، و اشکش در هنگام یاد تو ریزان، سلام دردمند گرفته و محزون و شیدای فروتن، سلام کسی که اگر با تو در کربلا میبود، تو را با جانش از تیز شمشیرها نگاه میداشت، و باقی ماندهی عمرش را برای تو در معرض مرگ میانداخت، و در پیش رویت کارزار میکرد و تو را در برابر آنانی که بر تو هجوم آورده و شوریدند، یاری میکرد و روح و جسد و مال و فرزندش را فدای تو مینمود و روحش فدای روحت و خانوادهاش نگاهدار و مدافع خانوادهات بود.
1) بحار الانوار، ج 98، ص 320.