سیره امام مهدیعلیه السلام در رفتار شخصی و نیز در ارتباط با مردم، نمایانگر یک حاکم اسلامی نمونه است که حکومت در نگاه او وسیلهای است برای خدمت به مردم و رسانیدن آنها به قلههای کمال و نه جایگاهی برای زراندوزی و ستمگری و به استثمار کشیدن بندگان خدا!
به راستی که آن امام صالحان در کرسی حکمفرمایی یاد آور حکومت پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیعلیه السلام است و با وجود آنکه همه اموال و ثروتها در اختیار اوست در زندگی شخصی خود در پایینترین سطح به سر میبرد و به کمترینها قناعت میکند.
امام علیعلیه السلام در توصیف او فرموده است:
امام [مهدیعلیه السلام] با خود عهد میبندد که [اگرچه حاکم و رهبر جامعه بشری است ولی] همانند رعیّت خود راه رود و مانند آنان بپوشد و بر مرکبی همچون مرکب آنها سوار شود… و به کم قناعت کند.(1)
امام علیعلیه السلام خود چنین بود و در زندگی دنیا و خوراک و پوشش آن زهدی پیامبرگونه داشت و مهدیعلیه السلام در این میدان به آن حضرت اقتدا خواهد کرد.
امام صادقعلیه السلام فرموده است:
اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ لَبِسَ لِباسَ عَلِیّ وَ سارَ بِسیرَتِهِ.(2)
وقتی قائم، قیام کند لباس علیعلیه السلام را در بر میکند و روش او را پیش میگیرد.
او که درباره خود سخت گیر و دقیق است، با امت چون پدری مهربان است و آسایش و راحتی آنها را میخواهد به گونهای که در روایت امام رضاعلیه السلام اینگونه توصیف شده است.
اَلْاِمام، الْاَنیسُ الرَّفیق وَالوالِدُ الشَّفیق وَالْاَخُ الشَّقیق وَالْأُمُّ البِرَّةِ بِالْوَلَدِ الصَّغیر مفْزِعُ الْعِبادَ فِی الدّاهِیة النَّاد.(3)
امام آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تنی (که پشتیبان برادر) است و مادر دلسوز نسبت به فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعه هولناک.
آری او چنان با امت صمیمی و نزدیک است که همه او را پناهگاه خود میدانند.
از پیامبر مکرّم اسلامصلی الله علیه وآله روایت شده که درباره مهدیعلیه السلام فرموده است:
امّتش به او پناه میبرند آن گونه که زنبورها به ملکه خود پناهنده میشوند.(4)
او مصداق کامل رهبری است که از میان مردم برگزیده شده و در بین آنها و مانند آنها زندگی میکند. به همین دلیل دردهای آنها را به خوبی میشناسد و درمان آن را
میداند و تمام همّت خود را برای بهبودی حال آنها به کار میگیرد و در این راه تنها به رضایت الهی میاندیشد. در این صورت چرا امّت در کنار او به آرامش و امنیت نرسد و به کدام دلیل دل به غیر او بسپارد؟!
1) منتخب الاثر، فصل 6، باب 11، ح 4، ص 581.
2) وسائل الشیعه، ج 3، ص 348.
3) اصول کافی، ج 1، ح 1، ص 225.
4) منتخب الاثر، فصل 7، باب 7، ح 2، ص 598.