قدرت معنوی و نیروی روحی پیامبران و اوصیاء آنان، توانائی وهبی است که خداوند، بدون وساطت زحمت و ریاضت، از عالم
غیب به ایشان عطا نموده و همین است که «بینه» رسالت و «آیه» و نشانه ی وصایت بوده، مقام آسمانی و منصب الهی آنان را اثبات میکند.
کارهای خارقالعادهی پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام مثل مرده زنده کردن و شفا دادن کور و شق القمر و سخن گفتن با حیوانات و فرمان بردن جن و فرشته و سایر اشیاء از آنان، همه معلول همان قدرت وهبی است که خداوند به ایشان بخشیده است.
زیرا انبیاء و ائمه علیهم السلام نه چله نشینی داشته اند، نه به دستور مرشد و مرتاضی ریاضت کشیدهاند. بلکه تصرفشان در کائنات و تسخیرشان نسبت به اشخاص و اشیاء، در اثر قدرتی است که پروردگار مهربان در باطنشان آفریده تا نشانهی حقانیت و سند اثبات رسالت و امامتشان باشد.
در مدارک اسلامی اسناد زیادی در این مورد وجود دارد و متن کتاب و سنت گویای این حقیقت است که یکی از راههای شناخت حجت الهی، قدرت خدادادی است.
نمونهای از اخبار، گزارش محمد بن ابراهیم نعمانی، حدیث نگار بزرگ قرن چهارم هجری است که در صفحهی 242 «کتاب الغیبة» نوشته و ترجمهاش چنین است:
ابی الجارود گوید: به امام پنجم، حضرت باقر علیه السلام عرض کردم: وقتی پیشوای بحق و امامی از اهل بیت درگذشت، حجت بعد از او چگونه شناخته میشود و از روی چه نشانهای میتوان امام
معصوم را تشخیص داد؟
حضرت فرمودند:
به هدایت و وقار و اعتراف دودمان پیامبر نسبت به برتری او به اینکه از چیزی ما بین مشرق و مغرب سوال نشود، مگر آنکه پاسخ دهد و اجابت نماید.
در این سند، پیرامون نشانههای امام معصوم و جانشین پیامبر، روی چهار مورد تکیه شده که عبارتند از:
1. هدایتگری و ارشاد مردم به معارف وحی و حقایق کتاب و سنت.
2. سکوت و وقار یعنی پرهیز از سخن نابجا و نگاه ناروای تند و زننده.
3. اقرار آل محمد صلی الله علیه و آله به فضیلت او و اعتراف همگان به برتری مقام وی.
4. اجابت هر درخواستی یعنی پاسخگویی به تمام سوالات و قدرت بر انجام هر کاری در جهان آفرینش که از او خواسته شود و در جهت هدایت امت باشد.
از این بیان حضرت باقر علیه السلام استفاده میشود که قدرت وهبی، یکی از نشانههای حجت خداست.
البته چنانکه در مورد علم وهبی خاطرنشان گردید (که دانش آسمانی سفیران الهی، به مقدار وسعت دائرهی رسالت و در محدودهی هدایتگری آنان بوده است) در مورد قدرت وهبی نیز این نکته قابل
توجه است که توان روحی تمام پیامبران و اوصیاء آنان، یکسان نیست، بلکه هر پیامبر یا وصی پیامبری، به اندازهی مقام و گسترش رسالت و اهمیت وصایتش، از نیروی موهبتی خداوندی بهره مند گردیده است.
فقط حضرت خاتم الانبیاء و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دارای قدرت وهبی گسترده و بی قید و شرط هستند، یعنی بر تمام نظام خلقت ولایت دارند و همهی آنچه خدا آفریده، در جهان ملک و ملکوت و در این دنیا و عالم پیش از این دنیا و جهان آخرت، بهشت و جهنم، جن و فرشته، زمین و زمان، دریا و صحرا، و خلاصه کلیهی پدیدهها و مخلوقات پروردگار، بدون استثناء، زیر سیطرهی آنان و تابع اراده و فرمانشان میباشند. چه آنکه ارادهی این بزرگواران، ارادهی خداوند است و به همان ملاک که ارادهی پروردگار، تخلف از مراد ندارد، اراده و امر این برگزیدگان الهی نیز، بر تمام مقدرات آفرینش نافذ است و تخلف نمیپذیرد.
در کتاب «روح هستی» از امام زمان حضرت بقیة الله علیه السلام خاطرنشان گردیده نمودهایم که فرمودند:
دلهای ما، ظرفهای مشیت الهی است پس هر گاه خداوند (چیزی را اراده کرد و) خواست، ما نیز خواستهایم. و خدا میفرماید: و نمیخواهید مگر خدایی که پروردگار جهانهاست بخواهد.
اکنون چند ماجرا و گزارش در این باره خاطرنشان میسازیم تا افق اندیشهها نسبت به قدرت آسمانی و ولایت بی قید و شرط اهل بیت معصومین علیهم السلام روشنتر شود. البته اسناد فراوانی از کتاب و سنت پیرامون این مطلب وجود دارد که در منابع شیعه و غیر شیعه، به طور پی در پی و متواتر ثبت گردیده، اما به خاطر رعایت اختصار، تنها به یادآوری چند سند از باب نمونه، قناعت میورزیم.
نخست چند رویداد و گزارش از مدارک علمی و حدیثی شیعه: