بدعت در مقابل «سنّت» و به معنی نوآوری در دین و داخل کردن اندیشهها و آراء شخصی در دین و دینداری است.
امام علیعلیه السلام در معرفی بدعت گذاران میفرماید:
بدعت گذاران کسانی هستند که با فرمان خدا و کتاب او و پیامبرش مخالفت میورزند و براساس رأی و هواهای نفسانی خود عمل میکنند هر چند شمار آنها بسیار باشد.(1)
بنابراین بدعت به معنی مخالفت با خدا و کتاب و پیامبر او و حاکم کردن هواهای نفسانی و عمل کردن براساس تمایلات شخصی است و این جز آنست که با الهام از کتاب و سنّت و بر اساس معیارهای الهی تحقیق و تحلیلی نو ارائه شود. بدعت امری است که سنّت و شیوه خدا و پیامبر را نابود میکند و هیچ آفتی برای دین، چنین
شکننده و نابود کننده نیست.
امام علیعلیه السلام فرمود:
ماهَدَمَ الدّینَ مِثْلُ البِدَعِ.(2)
هیچ چیز مانند بدعتها دین را ویران و تباه نکرده است.
و به همین دلیل است که در مقابل بدعت گذاران، سنّت مداران باید قیام کنند و پرده از تزویر و نیرنگ آنها بردارند و راه نادرست آنها را برای مردمان آشکار کنند و بدینگونه از گمراهی مردم جلوگیری کنند.
پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله فرمود:
هرگاه بدعتها در میان امتم آشکار شوند بر عالم است که علم و دانش خود را آشکار سازد، هر کس چنین نکند نفرین خدا بر او باد!(3)
با تأسف باید گفت که پس از پیامبر و راه روشن او، چه بدعتها که در دین نگذاشتند و چه انحرافها و کجیها که در مسیر دینداری پدید نیاوردند و چه گمراهیها که در برابر مردم نگشودند! و بدین سان چهره دین را واژگونه ساختند و رخسار تابناک آئین را به حجابهای هواها و سلیقههای شخصی پوشاندند و هر چند امامان معصومعلیهم السلام و به دنبال ایشان عالمان دین کوشیدند ولی همچنان راه بدعت گذاری و سنّت سوزی باز ماند و در دوران غیبت سیر صعودی گرفت.
و اکنون عالم در انتظار است که صاحب مکتب و منجی بشر و موعود قرآن بیاید و در سایه سار حکومت او سنتها زنده گردیده و بدعتها برچیده شود. و بی شک در
رأس برنامههای اصلاحی او مبارزه با بدعتها و گمراهیهاست تا زمینههای هدایت و رشد و تعالی بشر فراهم گردد.
امام باقرعلیه السلام در ضمن سخنی بلند در توصیف زمان ظهور آن حضرت فرمود:
… وَلایَتْرُکُ بِدْعَةً اِلاَّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاَّ اَقامَها…(4)
هیچ بدعتی را وانگذارد مگر اینکه آن را از ریشه برکند و از هیچ سنّتی نمیگذرد مگر اینکه آن را بر پا خواهد فرمود.
1) میزانالحکمة، ح 1632.
2) بحارالانوار، ج 78، ص 91.
3) میزانالحکمة، ح 1649.
4) بحارالانوار، ج 58، ح 11، ص 11.