جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مصلح بزرگ جهانی در آیات قرآن

زمان مطالعه: 3 دقیقه

قرآن یعنی مهمترین منبع اسلامی، در این زمینه مانند بسیاری زمینه های دیگر تنها یک بحث کلّی و اصولی دارد، بدون این که وارد جزئیات مسأله شود; و به تعبیر دیگر، آیات قرآن همان را تعقیب می کند که در استدلالات عقلی و الهام فطرت داشتیم; یعنی، خبر از تحقّق یک حکومت عدل جهانی در سایه ایمان می دهد.

چند نمونه از آیاتی که این بحث را مطرح ساخته ذیلا از نظر می گذرانیم.

1ـ در سوره انبیاء (آیات 105 و 106) می خوانیم:

ولقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون انّ فی هذا لبلاغاً لقوم عابدین.

قبلا به مفهوم این چند لغت باید توجّه کرد:

«ارض» به مجموع کره زمین گفته می شود و سراسر جهان را فرا می گیرد; مگر اینکه قرینه خاصّی در کار باشد.

«ارث» در لغت به معنی چیزی است که بدون معامله و داد و ستد به دست کسی می افتد، ولی در بعضی موارد از قرآن کریم، ارث به تسلّط و پیروزی یک قوم صالح بر ناصالحان; و در اختیار گرفتن مواهب و امکانات آنها گفته شده است.

«زبور» در اصل به معنی هرگونه کتاب و نوشته است; ولی معمولا به کتاب «داوود» که در عهد قدیم از آن تعبیر به «مزامیر داود» شده اطلاق می گردد; و آن مجموعه ای از مناجاتها و نیایشها و اندرزهای داوود پیامبر است; این احتمال نیز وجود دارد که زبور تمام کتب آسمانی پیشین (قبل از قرآن) بوده باشد.

«ذکر» در اصل به معنی هر چیزی است که مایه تذکّر و یادآوری باشد ولی در آیه فوق به کتاب آسمانی موسی(علیه السلام) «تورات» تفسیر گردیده به قرینه این که قبل از زبور معرّفی شده است، و طبق تفسیر دیگری «ذکر» اشاره به قرآن مجید است زیرا که در خود آیات قرآن این عنوان به قرآن گفته شده (ان هو الاّ ذکر للعالمین).(1)

بنابراین، عبارت «من بعد» به معنی «علاوه بر» خواهد بود (دقّت کنید).

«صالح» به معنی شایسته و صلاحیت دار است و هنگامی که بطور

مطلق گفته شود صلاحیّت و شایستگی از تمام چیزها را فرا می گیرد; شایستگی علمی; شایستگی اخلاقی; شایستگی از نظر ایمان و تقوی و آگاهی و مدیریت.

و به این ترتیب مفهوم آیات چنین می شود:

ما در کتاب زبور علاوه بر قرآن مجید (یا پس از تورات) نوشتیم که زمین را بندگان صالح و شایسته من در اختیار خواهند گرفت; و همین برای گروه عبادت کنندگان (و آنها که در مسیر بندگی خدا گام بر می دارند) برای رسیدن به اهدافشان کافی است.

ذکر این موضوع در زبور (اگر به معنی همه کتب آسمانی پیشین باشد) دلیل بر آن است که این موضوع در همه کتابهای آسمانی به عنوان یک اصل ثابت وجود داشته.

و اگر هم منظور از آن کتاب داوود بوده باشد شاید به تناسب آن است که داوود حکومت وسیع و پهناوری داشت که در مسیر حقّ و عدالت و منافع انسانها بود; اگرچه جنبه منطقه ای داشت و فراگیر همه جهان نبود; ولی در زبور به او بشارت داده شد که یک حکومت فراگیر جهانی بر پایه آزادی و امنیّت و عدالت در انتظار جهانیان خواهد بود.

یعنی هنگامی که شایستگی کافی پیدا کنند، و مصداق زنده «عبادی الصّالحون» و بندگان شایسته خدا گردند. وارث همه میراثها و مواهب زمین خواهند شد. هم وارث حکومت مادّی و هم حکومت معنوی.

در پاره ای از روایات که در تفسیر آیه فوق آمده تعبیرات روشنتر و صریحتری در این زمینه دیده می شود.

از جمله در تفسیر معروف «مجمع البیان» در ذیل آیه فوق از امام باقر(علیه السلام) نقل است: «هم اصحاب المهدی فی آخر الزّمان»:

اینها همان یاران مهدی(علیه السلام) در آخر زمان خواهند بود; همان مردان و زنان خود ساخته ای که وارث همه میراثهای زمین خواهند شد; و شایستگی این رسالت بزرگ را خواهند داشت.

جالب توجّه اینکه، در کتاب «مزامیر داوود» که امروز جزء کتب عهد قدیم (تورات) است عین این موضوع به تعبیرات گوناگون دیده می شود:

از جمله در مزمور 37 می خوانیم:

زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما متوکّلان به خداوند وارث زمین خواهند شد، هان بعد از اندک مدّتی شریر نخواهند بود، در مکانش تأمّل خواهی کرد و نخواهد بود امّا حکیمان وارث زمین خواهند شد.

در همان «مزمور 37» همین موضوع به تعبیرات دیگری نیز آمده است:

«… زیرا متبرّکان خداوند وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد ـ صدیقان وارث زمین شده ابداً در آن ساکن خواهند شد».(2)

همانگونه که ملاحظه می کنید کلمه صالحون که در قرآن آمده کلمه جامعی است که هم «حکیمان» و هم «صدّیقان» و هم «متوکّلان» و هم «متبرّکان» را در بر می گیرد.

و همانطور که یادآور شدیم از آیه اخیر یعنی «انّ فی هذا لبلاغاً لقوم عابدین» استفاده می شود که حکومت روی زمین هدف نهایی صالحان و شایستگان نیست بلکه وسیله ای است که با آن به هدف نهایی یعنی تکامل انسان در همه زمینه ها خواهند رسید زیرا بلاغ به معنی «چیزی که با آن به هدفشان خواهند رسید» می باشد.


1) سوره تکویر، آیه 27.

2) جمله های فوق را از ترجمه تورات که در سال 1878 میلادی توسّط مجمع ترجمه کتب مقدّسه به زبانهای خارجی در لندن به فارسی بر گردانده شده، آوردیم.