جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه حسن سعید

زمان مطالعه: 3 دقیقه

هر کس به زبانى صفت مدح تو گوید

بلبل به غزلخوانى و قمرى به ترانه‏

در هر صورت و هر قیافه‏اى که انسانى را ببینید دنبال گمشده‏اى گام برمى‏دارد و با او پنهان و آشکار عشق مى‏ورزد، چه با طبیعت او سرشته شده است.

جهانى جاى زیست است که در سایه عدالت گسترى که با غیب این عالم ارتباط دارد و مدد مى‏گیرد، اداره شود، و همه به حقوق خویش برسند، و هیچ کس نتواند از پیشرفت دیگرى مانع شود، تا به مقام شامخ انسانیت برسند.

به گفته امیر المؤمنین علیه السلام «میّت بین الأحیاء» مرده‏اى که در میان زندگان زیست مى‏کنند نباشند. آرى همه این آرزو دارند، و براى تحقق دادن به چنین هدفى گام برمى‏دارند، و در مقابل ستمها و بى‏عدالتیها رنج مى‏برند، و با کسى که به این روزگار پرآشوب خاتمه دهد عشق مى‏ورزند، و از صمیم قلب فریاد مى‏زنند: کجاست آن منجى عالم بشریت و خاتمه دهنده این نکبات و بدبختى‏ها؟ چه روزى مى‏آید، تا انسانیت نفسى آزاد بکشد و دنبال هدف انسانى خود برود، و از همه مزایاى مادى و معنوى یکسان استفاده کند؟

آیا مى‏شود چنین روزى فرا رسد؟ آه معشوق جهان انسانیت چه روزى پرده از جمال خود برمى‏دارد، و عالمى را به نور جمال خود، منور نموده و دست تبهکاران و چپاولگران را از قافله انسانیت کوتاه مى‏سازد؟ همه مى‏گویند، همه آرزو دارند، همه فریاد مى‏زنند، همه و همه به دنبال چنین هدفى شتابانند، و چنین موجود زنده‏اى را

خواهان، گرچه بعضى نام او را نمى‏شناسند. گروهى به غلط به دنبال برنامه‏اى پوچ و توخالى رفته‏اند، و به جاى آب سرابى دیده‏اند! ولى دسته‏اى هستند که لحظه‏اى غفلت ننموده و با دنبال کردن هدف عالى مصلح الهى به انتظار فرا رسیدن چنین روزى به سر مى‏برند. جان و آنچه دارند در راه محبت حضرتش نثار مى‏کنند، و با کمال ادب مى‏گویند:

جان چه باشد که نثار قدم دوست کنم

این متاعى است که هر بى‏سر و پائى دارد

در میان هزاران مقاله و کتاب، سخن نظم و نثر گاهى به گفته یا نوشته منظوم و منثورى برخورد مى‏کنیم که خود حاکى از سوز و گدازى ناگفتنى است، و تنها احساس است که مى‏تواند میزان سوز و گداز آن را درک کند و در مقابل حقیقتى کرنش نماید.

روزى به دیدن کتابخانه آقاى فخر الدین نصیرى امینى رفتم، و از روى جمع آثار و ذخائر گرانبهاى ارزنده عالم اسلامى لذت بردم و آرزو داشتم ایکاش مردان بزرگ و شخصیتهاى علمى هرچه زودتر دست به گردآورى این سرمایه علمى که در گوشه و کنار مملکت وجود داشته مى‏زدند، تا امروز کتابخانه‏هاى بزرگ جهان به داشتن چنین آثارى که از ماست مباهات نکنند، و ما با از دست دادن آن برنامه‏هاى ارزنده تأسف نخوریم.

در هر صورت چند کتاب خطى درباره شخصیت دادگستر جهان حضرت مهدى عجل اللّه فرجه در اختیار این‏جانب گذاردند، دقایقى چند، درباره آنها فهرست‏وار مطالعه کردم، ناگهان خود را در یک جهان پهناورى از عشق و محبت و سوز و گدازى عالمانه فرایافتم. هنوز نسخه اول را تماشا نکرده بودم که نسخه ثانى کتاب را به دستم دادند. دیدم عالمى که عمر خود را در راه کسب معارف اسلامى و نشر حقایق دینى از راه تفسیر قرآن کریم و جمع آورى روایات اهلبیت علیهم السلام و تدوین علم اخلاق و سایر مزایائى که موجب صفاى دل و عظمت روح مى‏گردد، با قریحه‏اى سرشار قلم به دست گرفته و مطالب عالى عرفانى را در وجود مقدس حضرت بقیة اللّه الاعظم (عج) پیاده نموده، با یک دنیا آتش درونى خود که از فراق حضرتش دل و جان سوخته‏اى دارد به سبکى شیوا به رشته نظم درآورده است، و از استاد عرفان و ادب استقبال نموده است.

با خود گفتم چه خوب است این اثر نفیس با بهترین طرزى چاپ شود، و در روز

میلاد امام زمان به هواخواهان آن حضرت تقدیم گردد، باشد که از انفاس قدسى این عالم بزرگ، جوانان عزیز که شورى دیگر دارند با نوائى دلنشین به پیشوائى دادگستر ارتباط پیدا کنند. لذا از جناب آقاى نصیرى امینى درخواست کردم نسخه را در اختیار این‏جانب بگذارند. ایشان هم با یک دنیا صمیمیت و علاقه استقبال نمودند و در مقابل رسید دو نسخه را به این‏جانب مرحمت کردند. در فکر بودم با چه صورتى این گوهر گرانبها را منتشر سازم تا همه از آن بهره‏مند شوند. مخصوصا نسل جوان از آن بهره‏بردارى بیشترى کنند و حقایقى را درک نمایند؟

اتفاقا دوست عزیز دانشمند معظم جناب آقاى دوانى که باید با کمال صراحت بگویم در این‏باره خود شورى دارند و نسبت به مقام ولایت آثار گرانبها از ایشان منتشر شده است، به کتابخانه آمدند. مطلب را با ایشان در میان گذاردم. معظم‏له هم روى اخلاص و ارادتى که در طول عمر در این راه ابراز داشته‏اند، موضوع را استقبال نموده و با شوقى که به راستى باید بر این گونه افراد خدمت‏گزار غبطه خورد، انجام کار آن از قبیل نگارش مقدمه و شرح حال فیض و تصحیح و مقابله نسخه‏ها و تنظیم آن و سایر امور لازم کتاب را به عهده گرفتند.

پروردگارا! این عرض ارادت را در پیشگاه ولى خود از ما بپذیر و به دوستانى که در این راه گام برمى‏دارند توفیق بیشترى عنایت فرما.

کتابخانه مدرسه چهل ستون مسجد جامع تهران حسن سعید 14/ 3/ 54