انسان را دشمن نادانی و جهل معرفی کرده اند و گفته اند الناس اعداء ما جهلوا. آری او به راستی دشمن نادانی است، می خواهد آن را از میان بردارد و خود را از مرتبه جهل به مرتبه علم برساند.
وجود انگیزه کنجکاوی در انسان خود سببی برای وصول به این خواسته است. شما کودکان 2 ماهه را می بینید که در برابر چهره ای که از آنها دور و مخفی شده است بجستجو می پردازند و می خواهند بدانند که آن به کجا رفته است. و نیز اگر شیء جدیدی در برابر کودکان 4 ماهه قرار دهید مدتی به آن خیره می شود و می خواهد از آن سر در آورد.
این مساله در آدمی ریشه فطری دارد و کسی نیست که خواستار آگاهی نباشد. اگر در مدرسه کودکانی را می بینیم که از درس و بحث گریزانند بدان علت است که کسب آگاهی را توأم با رنج و زجر و شکنجه می دانند و یا احساس می کنند با کسب آن، آزادی شان در خطر است و راهی که در پیش پای شان برای وصول بدان مقصد است راهی است تاریک، مزاحم، پر دردسر. شما آن را برای طفل دلپذیر سازید تا به شوق و رغبت او در این امر پی برید.
وجود چنین میل و علاقه در انسان مایه کشف ها، اختراعات، سازندگی وسایل و ابزار و در جمع غنی تر کردن زندگی است. با میل به
شناخت است که بدنبال فلسفه حیات، آگاهی از راه زندگی و انتخاب راه و هدف می پردازیم و حیات و مرگ خود را انسانی می سازیم.