1ـ با توجه به اینکه رابطه هرمعلول مجرّدی نسبت به علّت خودحضوریاست وموجود معلول نسبت به علّت خود درک حضوری دارد.
2 ـ از طرف دیگر در علم النفس فلسفی به اثبات رسیده است که انسان موجودی است که هم بعد مادّی دارد و هم مجرّد.
3 ـ حقیقت اصیل و ثابت انسان همان بعد مجرّد و روحی اوست که به تعبیر فلسفی صورت و هویّت بخش بعد مادّی اوست به نحوی که بعد از جدا شدن از جسم به حیات خود ادامه خواهد داد و تمام کمالات وجودی و یا سقوط مرتبه وجودی انسان به بعد روحیش بر می گردد.
4 ـ جهان معلول واجب الوجود و به تعبیر دینی آفریده خدای متعال است امّا به این نحو که خدای متعال موجودات جهانی را به شکل سلسله
مراتب طولی خلق کرده است یعنی اوّل معلول اوّل را و سپس از طریق آن معلولات بعدی تا برسد به جهان طبیعت.
بنابراین بین موجودات جهان طبیعت و حتّی مجرّدات یک سری موجودات دارای مرتبه وجود کامل و اعلی وجود دارند که واسطه ایجاد و خلق سلسله مراتب پایین تر از خود می باشند و به تعبیر دینی واسطه فیض الهی هستند.
5 ـ با مراجعه به متون دینی و روائی و ادعیه باقی مانده از اهل البیت (علیهم السلام) می توان دریافت که مصداق بارز و کامل این وسائط فیض و به تعبیر فلسفی علل واسطه طولی و واسطه بین خدای متعال و موجودات بعد از آن علل خود ائمه اطهار هستند تعبیراتی مانند باب اللّه، سبب متصل بین آسمان و زمین، خلیفه اللّه همه نشانگر این واقعیّت روشن هستند که مصداق بارز این علل واسطه خود ائمه (علیهم السلام) هستند.
نتیجه اوّل: به این ترتیب نتیجه می گیریم که نه تنها رابطه بین ما و خدای متعال حضوری است بلکه چون ائمه (علیهم السلام) واسطه خلق و بوجود آمدن ما هستند بدین ترتیب رابطه بین ما و ائمّه نیز حضوری است یعنی ما اتّصال وجودی حضوری نسبت به آنها داریم.
6 ـ در مقدّمات بحث گفته شد که علم حضوری با تمرکز و یا عدم تمرکز قابل شدّت و ضعف هستند یعنی اگر انسان نسبت به معلوم به علم حضوری تمرکز و توجّه بیشتری بکند در نتیجه می تواند معلوم به علم حضوری خود را با وضوح بیشتری کشف کند و دریابد.
نتیجه دوم:
بدین ترتیب هر چه توجّه و تمرکز ما نسبت به ائمه (علیهم السلام) و در حال حاضر نسبت حضرت ولی عصر (علیه السلام) زیاد باشد علم حضوری و باطنی ما نسبت به آن حضرت کاملتر و بیشتر خواهد بود.
7 ـ کاملتر شدن علم حضوری و شدت پیدا کردم آن عین قرب و نزدیکی به معلوم حضوری خود می باشد.
نتیجه سوّم:
بدین ترتیب با توجّه بیشتر و تمرکز بیشتر نسبت به امام زمان خود (علیه السلام) علم حضوری ما نسبت به آن حضرت کاملتر، و در نتیجه نسبت به آن حضرت نزدیکتر خواهیم شد یعنی با یاد کردن هر چه بیشتر آن حضرت (علیه السلام) قرب و نزدیکی باطنی نسبت به آن حضرت بیشتر خواهد شد.
8 ـ بالاترینِ حدّ تکامل انسان لقاءاللّه و کشف حضوری و شهودی آن از طریق وسائط فیض و مجرای رحمت خدای متعال می باشد.
نتیجه چهارم:
بنابراین با توجّه و تمرکز بیشتر و به تعبیر دیگر با ذکر و یاد ائمه (علیهم السلام) که مجرای فیض و رحمت الهیند علم ما و درک حضوری ما نسبت به خدای متعال بیشتر شده و از طریق ائمه (علیهم السلام) و به واسطه آنها به درک شهودی و حضوری و لقاء حضوری خدای متعال می توانیم نائل شویم (انشاءالله) بدین ترتیب معنی دقیق انتظار فرج که ملازم با یاد امام زمان (علیهم السلام) می باشد روشن می گردد و آن توجّه و تمرکز هر چه بیشتر و به تعبیر ساده یاد و ذکر
هر چه بیشتر آن حضرت (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) می باشد که نتیجه اش همان است که در بالا ذکر شد. (و رزقنا اللّه بحق المهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف).