زمان مطالعه: < 1 دقیقه
حضرت علی علیه السلام، سخن تازهای گفتند و حدیثی بیان فرمودند. مرد جسوری در نهایت بی شرمی، کلام امام را انکار کرد و حضرتش را تکذیب نمود.
امیر مومنان علیه السلام به او فرمودند: آیا نفرینت کنم؟
مرد احمق به قصد جسارت گفت: بله، نفرینم کن.
حضرت زبان به نفرین وی گشودند و بر او خشم نمودند. هنوز مرد بی ادب و هتاک، از جایش حرکت نکرده بود که بی درنگ هر دو چشمش را از دست داد و کور شد.
این قضیه را حافظ سلیمان قندوزی حنفی در صفحهی 255 کتاب «ینابیع المودة» تحت عنوان «ذکر کشفه و کراماته» ثبت کرده است.