زمان مطالعه: < 1 دقیقه
در روایت، جوانان طالقان به [صاحبان] قدرت شگرف توصیف شده اند که تاکنون هیچ جوانى را بدان نیرومندى مشاهده نکرده ایم. در این عبارت تأمل کنید: «کأنّ قلوبهم زُبر الحدید»؛ «گویى که دل هاشان پاره هاى آهن است».
آیا تاکنون کسى را دیده اید که بتواند تکه هاى آهن را در کف دست ذوب
کند، یا بشکند یا نرم سازد؟
«لَوْ حملوا على الجبال لاَزالوها، لا یقصدون برایاتهم بلدة اِلاّ خرّبوها کأَنَّ على خیولهم الْعُقبانُ»؛ «اگر به کوه ها حملهور شوند، آنها را متلاشى سازند، با پرچم هایشان آهنگ هیچ دیارى را نکنند، جز آنکه ویرانش سازند، گویى که عقابانند بر اسب ها».
این تعابیر از توانایى شگرفى حکایت مى کند. این قدرت، از نوع قدرتى نیست که طاغوت ها از آن بهره مندند؛ بلکه فقط برخاسته از نیروى عزم و اراده و یقین است.