حق پیروز است و آینده منجر به پیروزی آن است از آن بابت که زمینه فطری انسان خواستار و موید آن است.
ما معتقدیم که اعتقاد به ظهور و انتظار رسیدن به دنیائی وسیع با همه زیبائیهایش دارای ریشه فطری در انسانهاست عدالت به مفهوم گسترده اش خواست طبیعی هر انسان است و کسی نیست که خود را از آن دور و بر کنار بداند: حتی آن کس که تن به ستم می دهد آن را برای دیگران می پسندد نه برای خود. شخصا خواستار اجرای عدالت درباره خویش است.
تجارب عمر و لا اقل تجربه روانی درباره افراد به این نتیجه منجر
می شود که همگان آن را می طلبند و این مساله در روح و عقیده انسان جاودانی است. هم چون شعله ای و نفخه ای از روح خداست. و این خود بتنهائی قادر است که انسان را به علو و رجعت برساند.
اسلام سرانجام تجاوزکاران را چنین می بیند که می خواهند در جهت مخالف خواسته های فطری انسان شنا کنند و می دانیم که سرانجام چنین سیری خستگی و توقف است. با خواست یک نفر می توان مخالفت کرد و بجائی رسید ولی با خواست بشریت نمی توان در افتاد.