زمان مطالعه: < 1 دقیقه
چنین افراد در معرض نسیم های گوناگونند و بهر بادی از جای می جنبند. اراده و استقلالی در آنان نمی بینیم، میلی و علاقه ای برای تغییر سرنوشت خویش در آنها سراغ نداریم. به آنچه برای شان پدید آید راضیند. خرسندی و رضای خود را می طلبند.
حاصل فکر و دسترنج شان در معرض یغماست و آنان خیال می کنند باید چنین باشد. زندگی شان در کمال بدبختی و تیره روزی است و آنها تصور دارند باید اینگونه باشد. گردش امور برخلاف جریان و مسیر اصلی خویش است و کمان شان این است که این عین حق است.
چه بسیار از اینان که مرتع جانوران بزرگ هستند و زمینه را برای ادامه حیات توام با ننگ شان فراهم می سازند اگر بی تعهدی اینان نبود آنها جراتی برای چنین جسارتهای نداشتند. در حقیقت به پشتیبانی چنین افرادی است که آنها بمیدان دارای خویش سرگرمند.