جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گروه مبارز

زمان مطالعه: 3 دقیقه

وظیفه این گروه، مبارزه با نظام جهانى وعصیان علیه آن است. اینکه نظام جهانى چیست وچگونه این نظام در خدمت به ابرقدرت ها وهم پیمانان آنها و حفظ مراکز قدرت وموقعیت استراتژیکى شان در مناطق مختلف دنیا عمل مى کند، یک پرسش جدّى است.

مسؤولیت حفظ این مراکز قدرت، مسؤولیتى بسیار دشوار وظریف است که نظام جهانى در تمام سطوح دنیا ـ نه تنها در سطوح منطقه اى یا کشورى ـ بدان پایبند است.

این نظام، از یک سرى معادلات وموازنه هاى سیاسى، اقتصادى، نظامى وخبرى دقیق شکل گرفته است. همچنین این نظام از رژیم هاى سیاسى تشکیل یافته که به عنوان عضو یک خانواده جهانى محسوب مى شوند و مجموعه اى از خطوط قرمز و سبز و زرد در میان آنها در زمینه حوادث، امتیازها، تنظیم نقش ها، تقسیم درآمدها، بازار و منابع ثروت و مناطق نفوذ وجود دارد.

این مجموعه پیچیده، قدرت هاى بزرگ را به سلطه بر دنیا قادر ساخته است؛ همان طور که یک اهرم(1) کوچک، انسان را در جا به جایى اجسام سنگین با کمترین حرکت، توانا مى سازد. از این رو نظام جهانى، قبل وبعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروى، همچنان نزد همگان احترامش را حفظ کرده است؛ زیرا هر

یک از آنان، به قدر گستره و توان خویش از این نظام بهره مى برد.

این جوانان (زمینه سازان ظهور امام عصر«علیه السلام»، به سادگى و بى هیچ تردیدى، این خطوط قرمز را زیر پا مى گذارند و معادلات و موازنه هاى مورد توافق را بر هم مى زنند. همچنین استقرار، توازن و شوکت جهانى این رژیم ها و سازمان هاى بین المللى را بى اعتبار مى سازند.

این سازمان ها ورژیم ها، نه قدرت سلطه بر این جوانان را دارند و نه توانایى تحمّل یا دفعشان را؛ زیرا بیشترین توان این حکومت ها وهیبت جهانى شان، در رویارویى با حکومت ها وسازمان هایى همانند خودشان است وآخرین سلاح آنان قتل، زندان، شکنجه و تبعید است؛ حال آنکه این جوانان از هیچ یک از این امور نمى هراسند.

از این رو، وصفى که در روایت درباره این گروه به کار رفته، بسیار دقیق است:

«لا تزلّهم الریاح العواصف، لا یملّون من الحرب ولا یجبنون وعلى اللّه یتوکّلون والعاقبة للمتّقین»؛

«آنان را تندبادها نمى لرزاند، از نبرد دلتنگ و ملول نمى شوند و نمى هراسند، و بر خدا توکل مى کنند وعاقبت [نیک] از آن پارسایان است».

بى گمان آن که [در دل] هراسى ندارد، از نبرد خسته ودلتنگ نمى شود و تندبادها او را تکان نمى دهد. نیرو وامتیاز اینان در آن است که نمى هراسند و دشوارى اینها از دیدگاه حکومت ها وقدرت هاى بزرگ، در همین نکته نهفته است.

در انتخابات عمومى ریاست جمهورى امریکا، در دوره رئیس جمهورى اسبق (کارتر)، گفتوگویى تلویزیونى در ضمن فعالیت هاى تبلیغاتى نامزدهاى

ریاست جمهورى، برگزار شد. در این برنامه، نامزد رقیب رو به کارتر کرد و گفت:

«در حادثه انفجار مقرّ نیروى دریایى امریکا در بیروت (مارینز)، به هیبت جهانى امریکا خدشه زیادى وارد شد وتو ـ خطاب به کارتر ـ به تنهایى بایدمسؤولیت کامل این خسارت را به عهده بگیرى».

رئیس جمهور نیز در یک جمله پاسخ او را چنین داد:

«فکر مى کنى من در مقابل انسانى که به طلب کشته شدن آمده چه مى توانم بکنم؟! نهایت کارى که مى توانم بکنم، این است که مردم را باترس وتهدید ازامثال چنین اقدامى بازدارم. امّااگر کسى که دست به چنین انفجارى زده، خود طالب مرگ باشد وبه سوى مرگ آغوش بگشاید، چگونه مى توانم وى را از این کار بازدارم؟ واگر تو در موقعیت من بودى چه کار مى توانستى بکنى؟!»

اینها از ویژگى هاى نسل مبارزى است که در رویارویى با رژیم ها وقدرت هاى بزرگ در ایران، عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین، الجزایر، مصر، سودان، چچن و بوسنى و هرزگوین پا به عرصه نهادند.

کار این نسل شگفت آور است؛ در عین حالى که در قبضه قدرت وسلطه و شلاّق جلادان قرار دارند و انواع عذاب ها وشکنجه ها را مى بینند؛ در مقابل آنان سر خم نمى کنند و نرمى نمى پذیرند… چنان که یکى از آنها در زیر شکنجه هاى جلادان، چنین گفت: «حسرت شنیدن یک آخ را هم بر دلت خواهم گذاشت!»


1) اهرم: میلهِ آهنی ضخیمی که به وسیلهِ آن اجسام سنگین را جا به جا می کنند.