یکی دیگر از آسیبهای معارف مهدویّت، ظهور مدّعیان دروغین در این جریان مقدّس است. در طول سالیان غیبت امام مهدیعلیه السلام افرادی به دروغ ادعا کردهاند که با آن حضرت، ارتباط خاص دارند و یا از سوی آن بزرگوار، به مقام نیابت خاص رسیدهاند.
امام زمانعلیه السلام در آخرین نامه خود به نایب چهارم، تصریح کردند:
تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت، کارهایت را سامان ده و درباره جانشینی از خود، به هیچ کس وصیتنکن که غیبت کامل فرا رسیده است… و در آینده بعضی از شیعیان من ادعای مشاهده (و ارتباط با من) میکنند. آگاه
باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه (آسمانی) ادّعای مشاهده داشته باشد دروغگو است.(1)
با این بیان روشن، هر شیعه آگاهی وظیفه دارد، مدّعیان ارتباط و نیابت خاص از امام را تکذیب کند و راه نفوذ و سودجوئی این فرصتطلبان و دنیا خواهان را ببندد.
بعضی از این دروغگویان پا را فراتر نهاده و پس از ادّعای نیابت، مدّعی مهدویت شدهاند و در پی این ادّعای باطل، مکتب و فرقهای انحرافی را بنیان نهادهاند و زمینه انحراف اعتقادی عدّه بسیاری را فراهم کردهاند(2) که با مطالعه تاریخچه این گروهها روشن میشود که بسیاری از آنها با پشتیبانی و حمایت استعمار به وجود آمده و به حیات خود ادامه دادهاند.
روشن است که شکلگیری فرقهها و گروههای منحرف و پیوستن و اعتماد کردن افراد به مدّعیان مهدویّت یا نیابتِ امام عصرعلیه السلام، ریشه در جهل و نادانی آنها دارد. شوق فراوان به دیدار امامعلیه السلام بدون معرفت و آگاهی کافی نسبت به آن حضرت و غفلت از وجود شیّادان در این عرصه، زمینه ساز ارتباط با مدّعیان دروغینی میگردد.
بنابراین شیعیان منتظر باید با آگاهی کافی از معارف ناب مهدویّت خود را از دام شیّادان و نیرنگ بازان حفظ کنند و با پیروی از علمای متعهد شیعه در مسیر روشن مکتب گام بردارند.
1) کمالالدین، ج 2، باب 45، ح 45، ص 294.
2) یکی از این فرقههای منحرف، فرقه بابیّت است که رهبر آن «علی محمّد باب»، ابتدا ادعای نیابت امام مهدیعلیه السلام را مطرح کرد و پس از آن مدعی شد که همان مهدی موعود است و در نهایت ادعای پیامبری هم کرد! و این فرقه منحرف زمینه شکلگیری مکتب انحرافی بهائیت شد.