مردی به نام حارث بن مغیرهی نصری خدمت حضرت صادق علیه السلام رسید و پرسید،: آیا امام به چه چیز شناخته میشود؟
فرمودند: به آرامش و وقار.
عرض کرد: دیگر با کدام نشانه میتوان حجت خدا را شناخت؟
حضرت در پاسخ این سوال، چهار نشانه برای پیشوای حق بیان فرمودند که عبارتند از:
1. آگاهی از حلال و حرام. یعنی حجت خدا شخصیتی است که روا و ناروا و حلال و حرام دین را به خوبی میداند.
2. مردم به امام نیازمندند. یعنی خلق برای آگاهی از حقایق مکتب وحی و معارف ربانی، به حجت خدا محتاجند.
3. رهبر الهی، به هیچیک از مردم نیاز ندارد. یعنی در احکام دیانت و اصول شریعت، به احدی محتاج نمیباشد.
4. علامت چهارم این است که سلاح رسول خدا، نزد او میباشد.
وقتی حضرت صادق علیه السلام این اوصاف را بیان فرمودند، حارث پرسید: آیا امام جز جانشین پسر جانشین است و جز شخصی
میباشد که به امامت او وصیت شده از طرف پدرش که آن پدر، وصی پیشین بوده است؟
حضرت فرمودند:
هرگز؛ قطعا جانشین پیامبر اسلام تنها شخصیتی است که وصی و فرزند وصی است.
از این سخن که در کتاب غیبت نعمانی صفحه 242 نقل شده استفاده میشود که طریق اصلی و راه اساسی برای شناخت حجت خدا، همان «نص» و وصایت است.
بنابراین، پیامبر یا وصی پیامبر، شخصیتی است که از جانب خدا یا از سوی حجت الهی (که حجت و پیشوائیاش از طریق «نص» ثابت گردیده) منصوب شده باشد و بر مقام رسالت یا امامت او «نص» و کلام صریح آسمانی دلالت کند.
دلیل اینکه باید سند امامت و رسالت رهبران الهی «نص» باشد، این است که پیامبران و جانشینان آنها باید دارای مقام عصمت بوده از هر ظلم و گناه و خطا و اشتباهی مصون باشند تا حجت خدا بر مردم تمام شود و مردم در مراجعه به آنان و اطاعت از فرمانشان، اطمینان صد در صد و یقین کامل داشته باشند و بدانند آنچه آورده و به عنوان حکم پروردگار و معارف مکتب وحی بیان میدارند، از هوی و هوس و القائات شیطان، مصون است و به حقیقت، پرتو علوم آسمانی و نمایانگر اوامر و نواهی آفریدگار هستی است.
بدیهی است مقام عصمت از امور باطنی میباشد و جز خداوند که عطا کنندهی آن است هیچکس از وجود این گوهر معنوی خبر ندارد و نمیداند در چه اشخاصی نهفته است. از این رو همان خالقی که معصوم را آفریده و نور عصمت را در وی قرار داده، باید معرف او باشد و غیر از خداوند یا سفیر او که خود معصوم و مورد نص آسمانی است و گفتهاش بیانگر وحی میباشد، در صلاحیت هیچ فرد یا گروهی نیست که امام و پیشوا انتخاب کند.
پس هم به حکم عقل و هم به دلیل تصریح مکتب وحی، سند اعتبار و صحت رهبری سفیران الهی باید «نص» باشد.
این نص در مورد اوصیاء رسول اکرم یعنی دوازده امام معصوم علیهم السلام قطعی بوده و در مدارک اسلامی چه منابع شیعه و چه غیر شیعه به طور فراوان و پی در پی ثبت گردیده است.
یکی از نصوص و بیانات روشن، داستان اسلام آوردن نعثل و گفتار پیامبر اکرم در معرفی جانشینانش میباشد که از طریق خاصه و عامه گزارش گردیده است. از جملهی حدیث نگاران شیعه، علی بن محمد خزاز قمی و از بزرگان عامه، جوینی خراسانی، است که در کتاب کفایة الاثر، جلد دوم کتاب فرائد السمطین صفحهی 133 این جریان را ثبت نمودهاند.
از اسناد دیگری که هم مقدمهی اول را اثبات میکند (و بیان میدارد مقام نبوت و امامت در اختیار مردم نیست تا به هر که خواستند رای
دهند و هر فردی را مایل بودند به پیشوایی برگزینند، بلکه به امر خدا و در صلاحیت انتخاب و انتصاب پروردگار میباشد) و هم مقدمهی دوم را (یعنی اعلام مینماید خلافت دوازده امام معصوم بعد از پیامبر اسلام، به فرمان یزدان و نصب ایزد منان تحقق یافته است) حدیثی است که در تفسیر آیهی شصت و هشتم سورهی قصص وارد شده و دانشمندان عامه آن را گزارش کردهاند.
نخست کلام خداوند را یادآور میشویم، سپس به بیان حدیث میپردازیم.
آیهی شریفه چنین است:
«و ربک یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیرة»
«و پروردگارت میآفریند هر آنچه میخواهد و برمیگزیند، آنان را حق گزینش و اختیار نیست.»
حدیث را «حافظ محمد بن موسی شیرازی» که از بزرگان عامه است در تفسیر آیهی فوق بدین گونه آورده است:
انس بن مالک گفت: از پیامبر اکرم دربارهی این آیه پرسیدم.
حضرت فرمودند:
خداوند، آدم را از گل آفرید، بدانگونه که اقتضای اراده و اختیارش بود و مرا و اهل بیت و دودمانم را بر تمام خلق برگزید. آنگاه ما را انتخاب نمود. از این رو مرا پیامبر قرار داد و علی بن ابی طالب را به مقام وصایت و جانشینی من منصوب ساخت
سپس خدا فرمود: آنان را اختیار و حق گزینش نیست. یعنی این حق را برای بندگان قرار ندادم که انتخاب کنند و خودم هر که را بخواهم برمیگزینم.
بنابراین من و خاندانم، برگزیدگان و انتخاب شدگان خدا از خلقش هستیم.
این سند که هاشم بحرانی در جلد سوم تفسیر برهان آن را از طریق عامه ثبت نموده است نص گویائی است که به خوبی نشان میدهد رسالت خاتم الانبیاء و امامت دوازده امام معصوم علیهم السلام به انتخاب و انتصاب الهی بوده و معرف آنان، وحی آسمانی میباشد.