راه دانشمند شدن و رسیدن به علوم و معارف نیز دو گونه است:
یکی به طریق اکتساب و تلاش علمی. دوم از راه موهبت و دست یابی به گنجهای دانش آسمانی؛ بدون زحمت تحصیل و رنج فراگیری.
راه اکتسابی علوم آن است که زحمت و کوشش فرد، واسطهی نیل به دانش میباشد مثلا دانش آموز، دورهی ابتدائی را طی میکند. سپس مرحلهی دبیرستان را پشت سر میگذارد و وارد دانشگاه میشود و خلاصه پله پله، با زانو زدن در برابر اساتید و مطالعات پی گیر و تلاشهای شبانه روز، به معادن فرهنگ و علوم دست مییابد.
اما طریق موهبت آن است که بدون درس گرفتن و استاد دیدن، و بی زحمت کتاب خواندن و مباحثه کردن، یکباره چشمههای جوشان معارف الهی، از عالم غیب سرازیر شود و در وجود انسان جریان پیدا کند و انوار علوم آسمانی به قلبش بتابد.
دانش بشری، همه از راه اکتساب و تحصیل است، اما علوم پیامبران و امامان علیهم السلام فقط از طریق الهام و موهبت میباشد.
گرچه هر دو علم را خدا داده و همچنانکه در مثال ثروت بیان کردیم، هم عالم شدن سایر انسانها که بر اثر تحصیل و کوشش مداوم است، به فیض و لطف پروردگار و نعمتهای الهی میباشد و هم نیل به گنجهای اسرار ربانی و معارف عالم غیب و انوار دانش آسمانی، به ارادهی آفریدگان جهان میباشد. اما راه اول را که همراه با کار و تحصیل خود انسان است، «علم اکتسابی» نامند و طریق دوم را که بدون دخالت بشر و بی زحمت و رنج درس خواندن میباشد، دانش موهبتی یا «علم وهبی الهی» گویند.
هر پیامبر و وصی پیامبری، به تعلیم الهی آنچه را در مسیر رسالت
و در جهت هدایت امت قرار دارد میداند و این آگاهی از اسرار تکوین و تشریع، آیهی و بینهای برای نشان دادن حقانیت وی محسوب میشود.
البته علم موهبت شده به هر حجتی، در محدودهی هدایتگری و وسعت دائرهی رسالت یا وصایتش میباشد نه آنکه هر پیشوائی به تمام علوم اولین و آخرین دانا باشد. فقط پیامبر اسلام و اهل بیت معصومین آن حضرتند که به تعلیم خداوندی از جمیع اسرار خلقت و تمام علوم آسمان و زمین آگاهند و سراسر، دانش و نور آفریده شدهاند.
گزارشهای فراوان و نصوص پی در پی که در اصطلاح، «اخبار متواتر» نامیده میشوند از طریق شیعه و غیر شیعه، سند زندهی این حقیقت است و مدارک اسلامی، سرشار از احادیثی است که بیانگر احاطهی علمی چهارده معصوم بر تمام مخلوقات میباشد.
اکنون به طور نمونه قسمتی را خاطر نشان میسازیم:
نخست چند مورد را که در کتاب «روح هستی» از متون روایی شیعی نقل کردهایم یادآور میشویم:
از امام مجتبی علیه السلام روایت شده که فرمودند:
«انا لنعلم ما یجری فی اللیل و النهار»
ما آنچه را در شب و روز جریان مییابد میدانیم.
سپس افزودند:
خداوند متعال، حلال و حرام و علم تنزیل و تاویل را به پیامبرش آموخت، آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله تمام دانش خود را به علی علیه السلام تعلیم نمود.
باز از همان بزرگوار گزارش شده که فرمودند:
از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله دربارهی پیشوایان بعد از او پرسیدم. فرمودند: امامان بعد از من به عدد نقباء بنی اسرائیل، دوازده نفرند که خداوند، دانش و فهم مرا به آنان داده و تو نیز ای حسن از جملهی ایشان هستی.
پرسیدم: ای رسول خدا، پس قائم ما اهل بیت، کی ظهور خواهد کرد؟
فرمودند: حسن جان، مثل او همانند قیامت است که در آسمانها و زمین، بس گران باشد. به سراغتان نیاید مگر یکباره و ناگهان.
نیز همان امام معصوم علیهم السلام فرمودند:
شنیدم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام میگفت: تو وارث دانش من هستی و معدن حکمتهایم میباشی و پیشوای بعد از من خواهی بود. زمانی که شهادتت فرا رسد، پسرت حسن و بعد از شهادت وی فرزندت حسین به امامت رسند. وقتی حسین، شهید شود پسرش علی، امام است زیرا بعد از حسین، نه نفر از نسل او امامان پاک و پیشوایان طاهرین میباشند.
عرض کردم: ای رسول خدا، نامهای آن نه نفر چیست؟
فرمودند: علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و مهدی. که از نسل حسین است و خداوند تعالی به وسیلهی او زمین را سرشار از انصاف و عدالت سازد، چنانکه مالامال از ظلم و ستم شده باشد.