جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رمز موفقیت و کامیابی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

آرزوها و خواسته‏های انسان طبق یک تقسیم کلی بر دو گونه است:

1. رسیدن به موفقیت‏های زندگی و دست یافتن به ابزار بهزیستی و خوشبختی.

یکی در پی دانش و ارتقاء علمی است، دیگری برای نیل به مقام و منصب تلاش می‏کند، سومی در آرزوی ازدواج و پیدا کردن همسری شایسته به سر می‏برد، خلاصه هر شخصی سعادت خود را در چیزی جستجو می‏کند و برای موفق شدن در همان جهت می‏کوشد، چه خواسته‏اش از امور مادی و شئون دنیوی باشد مثل برخورداری از خانه و اتومبیل و فرزند خوب و شخصیت اجتماعی و سایر نعمت‏های الهی، چه از امور معنوی و کمالات روحی باشد، مانند کسب علم و معرفت، رسیدن به تعالی روانی، نجات از بیماری‏های روحی و عصبی و امثال آن.

2. رفع مشکلات و پریشانی‏ها و رهائی از بلاها و حوادث تلخ و رنج‏های طاقت فرسا.

هر انسانی در معرض دهها ناراحتی و گرفتاری است. یکی مبتلا به فقر و تهیدستی شده، دیگری بر اثر درد و بیماری درمان ناپذیر از پا درآمده، سومی دچار همسر بدخو و ناسازگار گردیده، خلاصه آسیب‏های جسمانی یا نگرانی‏های روحی، گاهی چنان زندگی را تلخ و دشوار می‏سازند که آدمی تنها آرزویش، نجات از آن بدبختی است

و برای رهائی از آن بلا و گرداب غم هر دری را می‏کوبد و به هر سو رو می‏آورد تا راهی بجوید و از مشکل برهد.

بدیهی است انسان در پی رسیدن به خواسته‏هایش، چه آرزوهای دسته‏ی اول و چه حاچت‏های نوع دوم، نخست از مسیر عادی و طریق طبیعی وارد می‏شود و کوشش می‏کند.

مثلا برای موفقیت در ازدواج یا رسیدن به پول یا کسب دانش و ارزش‏های معنوی، به جستجو می‏پردازد و مشغول فعالیت و سیر و سلوک می‏گردد. چنانکه برای درمان مرض به پزشک مراجعه می‏کند یا از شدت فقر به وام خواهی و قرض گرفتن اقدام می‏نماید.

اگر با تلاش ظاهری و از راه طبیعی مشکلش حل شد و به آرزوی دل رسید، بسی خرسند می‏شود و خوشبختی را حس می‏کند اما اگر درهای مادی را به روی خود بسته دید و از اسباب طبیعی مایوس گردید، چه امیدی برای رسیدن به خواسته و رهائی از گرفتاری دارد؟

اینجا است که به سوی قدرت برتر رو می‏آورد، امدادهای غیبی را می‏جوید، از نیروی مافوق طبیعت استمداد می‏نماید و دریچه‏ی قلبش به ملکوت عالم گشوده می‏شود.

شخصی که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را می‏شناسد و آنان را صاحب قدرت ملکوتی می‏داند، در این موارد متوسل به آنان می‏شود و حاجت می‏گیرد.

وقتی دانستیم امام زمان علیه السلام دارای توانائی وهبی الهی است

و اراده‏اش، اراده‏ی خدا می‏باشد که تخلف از مراد ندارد و فرمانش بر تمام عوالم آفرینش نافذ بوده، هر پدیده‏ئی به امر ربوبی زیر سیطره و نفوذ قدرت او است، هرگز مایوس نگشته و حتی در موقع نا امیدی از همه‏ی ابزار مادی و وسائل ظاهری، به آستان وی رو آورده با توسل به درگاه کریمانه‏اش حاجت روا می‏شویم.

گرچه مردم آگاه و بیدار دل هنگامی که از مسیر عادی در پی رسیدن به هدف می‏باشند و قبل از یاس از امور ظاهری و اسباب طبیعی نیز توفیق بخش و مسبب‏الاسباب را خدا دانسته و واسطه‏ی فیض الهی و توفیقات ربانی را حجت خدا می‏دانند و موفقیت‏های روز افزون و نعمت‏های بیشتر را از درگاه ایزدی می‏خواهند و به پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام که معادن رحمت و منابع کرامت و خزینه داران مواهب الهی هستند، توسل می‏نمایند و از رهگذر الطاف آنان به خدا تقرب می‏جویند. ولی آنچه روشن و آشکارتر است، هنگام ناامیدی از ابزار طبیعی و امور ظاهری می‏باشد.

در این موارد منکران خدا و مکتب وحی یکباره مایوس و شکسته می‏شوند، اما کسانی که خدا را باور دارند و حجت خدا را کانون قدرت آسمانی و صاحب توانائی وهبی می‏دانند، نه تنها یاس و شکست به خود راه نمی‏دهند، بلکه با استمداد از امام زمان و توسل به پیشگاه ولی امر علیه السلام، حوائج خود را می‏گیرند و از درد و رنج و بلا و اندوه نجات می‏یابند.

بنابراین یکی از آثار مهم اعتقاد به قدرت وهبی حضرت بقیة الله علیه السلام که نقش حیاتی در زندگی انسان دارد، توسل به آن بزرگوار در شدائد و ناملایمات است. چه آنکه بسیاری از مردم گرفتار در طول تاریخ به آستان پر مهر او روآوردند و عرض نیاز نمودند و حاجت گرفتند.

عجیب این است که لطف کریمانه‏اش اختصاص به شیعه ندارد، بکله هر درمانده‏ای که او را بخواند، هر راه گم کرده و سرگردانی که از وی استمداد نماید، هر بیچاره و دردمندی که دل از همه جا برگیرد و خالصانه به درگاه حضرتش متوسل شود، چه مسلمان باشد و چه غیر مسلمان، چه شیعه باشد و چه غیر شیعه، خلاصه هر بشری که از قدرت آسمانی و توانائی وهبی حضرت ولی عصر علیه السلام مدد بجوید، امام بذل توجه و اظهار لطف نموده، از پریشانی و گرفتاری نجاتش می‏دهند و مورد احسان و کرامتش قرار داده، آنچه اقتضای مصلحتش باشد، فراراهش قرار می‏دهند.

یک نمونه از دهها موردی که افراد غیر شیعه به او توسل جستند و موفق شدند، ماجرائی است که در صفحه‏ی 205 کتاب «کشف الاستار» ثبت گردیده است. اینک آن حکایت را به فارسی ترجمه نموده به شیوه‏ی نقل به معنا با اضافه ی برخی از قرائن بیان می‏داریم.