جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت مهدى و عزادارى امام حسین

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکى از ویژگى‏هاى بارز و از خصایص برجسته علامه بحر العلوم رحمه الله، ارادت وصف ناپذیر و شور و عشق خالصانه او به سالار شهیدان و ارج نهادن به سوگوارى براى آن حضرت و بزرگداشت روزهاى جاودانه تاسوعا و عاشورا بود. در این رابطه، علامه بحر العلوم، حضرت ولى عصر عجّل الله تعالى فرجه الشّریف را نیز در صف عزاداران مى‏بیند که قضیه از این قرار است:

روز عاشورایى بود و موج سوگواران از هر سو، به سوى کربلا در حرکت بود. علامه بحر العلوم رحمه الله نیز به همراه گروهى از طلاب، به استقبال عزاداران و سینه زنان حرکت کردند. در فاصله نه چندان دورى از کربلا، محلى به نام «طویرج» واقع شده است که دسته سینه زنى آنان و سبک سوگواریشان مشهور است.

هنگامى که علامه و همراهانش به آنان رسیدند، ناگهان علامه با آن

کهولت سن و موقعیت اجتماعى و علمى، لباس خویش را به کنارى نهاده و سینه خویش را گشود و در صف سینه‏زنان، با شورى وصف‏ناپذیر به سینه زدن پرداخت.

علما و طلاب که همراه او جهت استقبال سوگواران و دسته‏هاى عزادارى آمده بودند، هرچه تلاش کردند تا مانع کار او شوند و از شور و احساسات گرم و عارفانه او بکاهند، نه تنها موفق نشدند؛ بلکه گروهى از آنان، چنان تحت تأثیر او قرار گرفتند که به او پیوستند و گروهى دیگر نیز براى حفظ او- که مبادا بر اثر موج جمعیت زیر دست و پا بیفتد و دچار ناراحتى و صدمه شود- به مراقبت از او پرداختند.

سرانجام مراسم پرشور سوگوارى و سینه‏زنى پایان یافت و آن سید بزرگوار، لباس خود را پوشیده، به خانه بازگشت. یکى از خوّاص، از او پرسید: چه رویدادى پیش آمد که شما چنان دچار احساسات پاک و خالصانه شدید که آن‏گونه سر از پا نشناخته، لباس از تن درآوردید و به سینه زنان پیوستید؟

آن مرحوم در پاسخ گفت: حقیقت آن است که با رسیدن به دسته سوگواران و سینه‏زنان، به‏ناگاه چشمم به محبوب دل‏ها، کعبه مقصود و قبله موعود، امام عصر علیه السّلام افتاد و دیدم آن گرامى مرد عصرها و نسل‏ها، با سر و پاى برهنه در میان انبوه سینه ‏زنان، در سوگ پدر والایش حسین علیه السّلام با چشمانى اشک‏بار به سر و سینه مى‏زند. به همین جهت آن منظره مرا به حالى انداخت‏ که قرارم از کف رفت و سر از پا نشناخته، وارد صف

سوگوارى و سینه‏زنان شدم و در برابر کعبه مقصود و قبله موعود، به سوگوارى پرداختم.