جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محدودیت های او

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

دنیای ما از جهتی ضیق است و از جهتی دیگر وسیع ضیق است برای آنها که نامرادی هائی دارند و مشکلات و دشواری هائی در سر راه زندگی شان وجود دارد. خواسته هائی دارند و به آن نمی رسند، نیازهائی دارند و به آن دست رسی ندارند. وسیع است برای آنها که در خلاف این جهتند و یا لا اقل این بهره مندی ها را برای عده ای و لو محدود می بینند.

اکثریت انسانها خود را در این جهان محدود می بینند زیرا می یابند که قدرت سیاسی در اختیار عده ای معدود است که زمام امور را بنوعی به دست گرفته اند و حاضر نیستند آن را بدست اهلش بسپارند، آدمی در برابر آنها قدرت دم بر آوردن ندارد. قدرت سیاسی اقتصادی بدست کسانی است که پول و مال و ثروت دارند و ایمان ندارند. دلشان هرگز بر گرسنگی محرومان نمی سوزد و اشک یتیمان را بحساب نمی آورند. قدرت فرهنگی بدست طایفه ای است که خود را نجبا می خوانند و در آن نخبه گزینی بحد افراط وجود دارند و قدرت اجتماعی و امر و نهی هم بدست اربابان زر و زور است.

او از دیدن این اوضاع ناراحت و نگران است. این محدودیت ها را نمی تواند تحمل کند، هر کدام از آنها را برای خود عقده ساز می پندارد. چون نمی تواند با عاملان بدبختی خود در افتد و درگیری پیدا کند با خود در می افتد و بر سر خود بلا وارد می آمد