از روزگاران بسیار گذشته این طرز فکر
وجود داشته است که همه انسانها دارای قدر و رتبت و ارج واحد نیستند. بین سفید و سیاه، زرد و سرخ، تفاوتهائی قائل بوده و هنوز هم قائلند. هنوز هم در بسیاری از کشورهای بظاهر متمدن این فکر وجود دارد که سیاهان پست تر و پائین تر از سفید پوستان هستند و باید در مرحله ای از حیات اجتماعی فروتر باشند. و شما عملا می بینید و می شنوید در کشوری چون امریکا محله سفید پوست و سیاهپوست از همه جهات با هم فرق دارد. زندکی شان، شغل شان اقتصادشان، مدرسه شان، کلیسای شان با دیگران متفاوت است و اغلب آنها در وضع بد و نابسامانی هستند.
حال می گوئیم بهنگامی که در جامعه ای بینش ها بر این اساس نباشد که آدم آدم است و باید از شرایطی انسانی در خود آدم ها استفاده کند، بهنگامی که طرز فکرها درباره انسان صورت حیوانی داشته و در چار چوپ تامین منافع شخصی باشد. اختلاف ها در حال اوج گرفتن و دامنه داشتن خواهد بود، ظلم و فساد، بیعدالتی و تبعیض دامن همه را خواهد گرفت. هر کس بسعی در استخدام و استثمار فروتر از خود برآمده و زندگی را به مذاقش تلخ و ناگوار خواهد کرد.