جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نظر بدبینان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

منظور فلاسفه بدبین آنهائی است که هیچ گونه امیدی به اصلاح این جهان را ندارند گمان شان این است که این تیره روزی ها هم چنان ادامه می یابد و هیچگونه امیدی به اصلاح این جامعه ویران نیست و هرگز روزی نخواهد رسید که این نابسامانی ها سر و سامان گیرند.

اینان عقیده دارند کمال تاریخی و یا کمال در تاریخ قابل تحصیل نیست، زمین در آینده ای و لو دور بهشت نخواهد شد. انتظار اینکه بشریت روزی به راه آید و از حاصل دسترنج بشر برای خود دنیائی زیبا بسازد انتظاری بیهوده و بی مورد است. با همین دردها باید سوخت و ساخت و امروز را باید دریافت تا ببینیم فردا چه خواهد شد.

بر این اساس نظر آنها این است که تا می توانیم از امروز بهره بریم. بهر صورتی و از هر راهی است بکوشیم از لذات موجود استفاده کنیم. زیرا فردا تیره تر از امروز است و نکند که ناکام از دنیا رویم و یا روز به روز بر ناکامی ما افزوده تر گردد.

اساس اندیشه شان: اساس اندیشه شان از اینجا مایه می گیرد که

جهان عرصه زور آزمائی ها و زورمداری ها است مساله تنازع بقا هم چنان به اهمیت و اعتبار خود باقی است. غریزه پرخاشگری هم چنان در سر جای خود قرار دارد. و بر این اساس اصل تنازع بقا بستگی به زمینه غریزی ما دارد و نمی توان امید داشت که آن از میان برود.

بدین سان انتظار اینکه جنگ نباشد و بشریت روی صلاح و خیر را ببینید انتظاری بی مورد است. چون اساس و ریشه جنگ خواهی در درون انسان وجود دارد. مادام که آدمی زنده است این مساله وجود خواهد داشت و هر روز از روز دیگر بدتر خواهد بود.

از سوی دیگر مسائل و مشکلات بشری بگونه ای هستند که با تصاعد هندسی به پیش می روند در حالیکه تربیت افراد کاردان برای غلبه بر مشکلات با تصاعد، عددی است. و با این حساب هرگز انتظار نمی توان داشت که مصلحانی بزرگ پدید آیند و با یاران و یاوران تربیت یافته خود بر مشکلات غلبه کنند.

آنچه که از نظر ما برای آنان مساله است مساله استبعادهاست. مساله بنظر آنها بسیار دور و بعید بنظر می رسد. و این استبعادها بصور گوناگون هستند و از آن جمله: