اینان می بینند که مسائل و مشکلات جامعه بشری فوق العاده وسیع و پردامنه است. آنچنان که بسادگی قابل رفع نیستند. مسائل سیاسی پیچیده ای در سطح جهان وجود دارد که بسادگی نمی توان آنها را حل کرد. نظام حیاتی که برای بشریت است نظامی جدا طاغوتی است. ابر قدرتانی که بر اریکه قدرت تکیه زده اند بگونه ای نیستند که دست از منافع خویش بردارند و مردم را بخودشان واگذارند.
بهمین نظر برای آنها این استبعاد وجود دارد که چگونه می توان بر این مسائل و دشواری ها فائق آمد؟ چگونه می توان این قدرتمندان از خدا بی خبر را از اریکه قدرت پائین آورد؟. چگونه می شود آنهائی را که عمری بخدعه متوسل شدند تا به قدرت برسند و آب و نانی برای خویش تهیه نمایند بخدمت خلق کشاند؟
بهمین نظر مدعی می شوند که راه اصلاح وجود ندارد و آینده تاریک
است. چون با وسایل مادی روز خشکاندن ریشه های بی عدالتی را محال می دانند به طرح و ارائه چنان نظری می پردازند.
