توصیه کردند که کشورهای قوی نسبت به ضعفا و آنهائی که بنظرشان ایدئولوژی غیر منطقی دارند تساهل کنند و مدارا و سازش نمایند و به اصطلاح چندان سخت نگیرند.
ولی مساله ای که مطرح است این است که امروزه کدام کشور حاضر است با خصم مدارا کند؟ اگر قدرتمند بداند راهی وجود دارد که از طریق آن می شود زودتر و بی سر و صداتر طرف مقابل را به زانو در آورد همان راه را خواهد برگزید. و نیز اگر ضعیف بداند طریقه ای برای نجات او از زیربار قدرت خصم وجود دارد هرگز تسلیم نخواهد شد.
بدین نظر بسیار بعید بنظر می رسید که آنان تن به مدارا و تساهل دهند و اتفاقا همین هم شد. وضع در سطحی جهانی بگونه ای بوده و هست که دول قدرتمند حتی حاضر به دلجوئی از هم و عذر خواهی از اشتباهات خود در برابر دیگری نیستد تا چه رسد به مدارا و تساهل –
طرفین دعوا در سطحی جهانی در این فکرند که خنجر از پشت زنند و حسابی از یک دیگر تصفیه نمایند. شک نیست که اگر تساهل و مدارائی در میان بود هرگز جنگی وجود نداشت – متاسفانه وجود جنگ خود نشان دهنده این امر است که آنان حتی حاضر به مدارائی و لو تنفر آمیز نیستند.