زمان مطالعه: < 1 دقیقه
تمدنی که پدید می آید واقعیت ها را می نگرد، آنها را ارزیابی می کند در صورت شناخت صحتش آن را می پذیرد. بر این اساس پذیرش و طرد بی حساب نیست.
هم چنین در این مدنیت واقع گرائی وجود ندارد تکیه بر روی هدف و یا هدفگرائی است. کوشش بر این است معیارهای ارزشی قابل قبولی در جامعه بشری شناخته شود و در صورتی که مخالف و مبانیتی با معیارها نداشته باشد آن
را می پذیریم.
همچنین در این مدنیت توجه به جنبه های ظاهری و روسازی نیست بلکه مهم جنبه درونی قضیه است. کوششی است به سوی این قضیه که در پناه این مدنیت خیر و رفاه بشریت فراهم گردد و درونش آباد گردد. نه آنکه سر و وضع ظاهر آباد و اندرون ویران باشد.