می دانیم که مکاتبی قائل به جبر تاریخند. و این جبر را در جهات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار می دهند که ما را فعلا قصد ورود در آن مبحث نیست.
از نظر اسلامی و قرآنی جبر تاریخ همان سنت خداست که در آیه ای از قرآن ذکر شده است که هرگز برای سنت خدا تغییر و تحولی نخواهی یافت. (و لن تجد لسنت الله تحویلا)
اما جهت این جبر را در چه سوئی می بینیم آیات متعددی از قرآن آن را به این گونه توجیه می کنند:
– ما حق را بر باطل پیروز می گردانیم و غلبه اش می دهیم تا تباهش سازد و باطل از بین برود.
– می خواهند نور خدا را خاموش کنند ولی خداوند از آن انکار دارد و نور دشمن را خاموش می سازد اگر چه این امر کافران را ناخوش آید.
– ما مقرر ساختیم… که بندگان صالح خدا وارث زمین گردند.
– ما خود قرآن را نازل کردیم و خود حافظ آنیم. – او خدائی است که پیامبرش را با چراغ هدایت و دین حق فرستاده تا دینش را بر همه ادیان برتری دهد.
– حق و باطل در تشبیه همانند آب و کف آب هستند که کف بزودی نابود می شود و آب زلال میماند.
باطل از بین رفتنی است و…
بر این اساس سنت اللهی به سوی غلبه حق، نابودی باطل، استقرار
دین خدا، بطلان و فسخ دیگر ادیان، وراثت مستضعفان و… است. و اگر امروز چنین نسیت نباید نگران بود. امام علی ع در سخنی در نهج البلاغه فرمود: دنیا پس از سرکشی ها و چموشی ها سرانجام به ما روی می آورد همانند بچه شتر سرکشی که به مادرش روی می آورد.
انبیاء الهی سرانجام پیروز می شوند و تعالیم خدا سراسر جهان را فرا خواهد گرفت. و اینکه رهبران بشر و زمامداران عادی موفق به این امر نشدند بعلت خوشگذرانی و نفس پرستی آنان، سودجوئی های شخصی و بالاخره عدم آگاهی و ایمان و عمل بود.