گفتم که روی ماهت از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است
رسول اکرم (ص): افضل العبادة انتظار الفرج.
مجموعهای را که پیش روی دارید، عصاره برداشتها و دیدگاههای اندیشمندان و فرهیختگان علوم اسلامی است در باب انتظار. در این نوشتار بر آنیم تا ضمن اشاره به گوشهای از آن تعاریف و تعابیر، اندیشه فعال شما خواننده ی گرامی را با این مضمون متعالی و انسان ساز و امید بخش آشناتر و به این مهم معطوف نمائیم.
انتظار و منتظر بودن امری است مسلم که در تمامی ادیان آسمانی و سایر فرق از آن صحبت به میان آمده و به انحاء مختلف این مسئله مورد تأمل قرار گرفته و از آن به زبانهای گوناگون بحث به میان آمده است، آنگونه که فوتوریسم یعنی اعتقاد به دوره آخرالزمان و ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی نمونهای از آن میباشد که در کیشهای آسمانی یعنی جودائیسم (یهود) و سه مذهب عمده مسیحیت (کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس) و بطور کلی در میان مدعیان نبوت به مثابه یک اصل مسلم و قابل قبول مطرح میباشد.
از دیدگاه ما نیز همان گونه که بزرگان علوم اسلامی اشاره کردهاند، اصل مسأله انتظار از سه سرچشمه قرآن، سنت و عترت نشأت گرفته است.
جا دارد با اشارهای گذرا به چند دیدگاه مطرح شده در خصوص مسئله ی انتظار
اشاراتی هر چند مختصر در این مورد داشته باشیم.
برخی از علما معتقدند انتظار واقعی روح را امیدوار و از پوچی میرهاند و بسیج عمومی مؤمنان است برای اصلاح ساختار جامعه مورد رضایت حضرت ولی عصر علیه السلام.
تعدادی از اندیشمندان بر این عقیدهاند که انتظار همانا دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته و هر چه این معنا در نظر مهمتر باشد برای تحقق آن بیشتر تلاش میکند.
در جمعبندی چکیده نظرات ارائه شده، انتظار عبارتست از:
امری سازنده و تمرین جهت تعالی روح و اندیشه و اعتقادی ژرف به ظهور منجی و نگاهبانی برای ایمان انسانها از سستی و یأس و دریچهای است امیدوار کننده به سوی اجرای فرامین الهی در جهت تحقق اهداف قرآن و عترت و دارویی برای محرومان و مصلحان در انتظار آن یار دور از نظر که از فطرتی الهی برخوردارند.
امید آن که به مصداق آیه ی کریمه ی
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» هر چه سریعتر با ظهور منجی عالم بشریت و ذخیره الهی صالحان به جایگاه حقیقی خویش که همانا فرمانروایی و تکیه زدن به مسند خلیفةاللهی است نایل گردند.