جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آیة‏ اللّه طالقانی

زمان مطالعه: 7 دقیقه

ظهور دولت حق و برقراری عدالت مطلق، مورد انتظار عموم مردم دنیا و از تمایلات فطری است؛ همه میول جسمانی و تمایلات طبیعی انسان برای نتیجه حکیمانه بوده و فوق تشخیص عقل و مصلحت اندیشی است… اسلام که دین ابدی است پایه عقاید و احکام آن بر فطرت است، انتظار ظهور دولت حق و اجرای قوانین حکیمانه میان بشر و پیدایش شخصیت مقتدری که پناه همه مردم باشد مثل همه تمایلات از خواست‏های درونی انسان است.

… توجه دادن مردم به آینده درخشان و دولت حق، نوید دادن به اجرای کامل عدالت اجتماعی و تأسیس حکومت اسلام، و ظهور یک شخصیت خدا ساخته و بارزی که مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است، از تعالیم عموم مؤسسین ادیان است، و در مکتب تشیع که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنویات آن است، جزء عقیده قرار داده شده و درباره خصوصیات چنین دولتی توضیحات بیشتری داده و شخصیت زمامداران را با علامات و نشانه‏های روشنتری معرفی کرده‏اند و پیروان خود را به

انتظار چنین روزی ترغیب نموده و حتی انتظار را از عبادت دانسته‏اند تا مسلمانان حق پرست در اثر ظلم و تعدی زمامداران خودپرست و تسلط دولت‏های باطل و تحولات اجتماعی بزرگ و حکومت ملل ماده پرست… خود را نبازند و دل را قوی دارند و جمعیت را آماده نمایند و متوجه باشند که حق دارای نیروی بس عظیم و قدرت شدیدی است که بالاخره خود را ظاهر می‏سازد…

همین عقیده است که هنوز مسلمانان را امیداوار و فعال نگهداشته با آن که همه گونه اسباب ظاهری از دست آنها رفته، از هر طرف موجبات تلاشی و مرگ را برای ملت اسلام فراهم کرده‏اند ولی قدرت معنوی آنها از دست نرفته و نمی‏رود تا آن روزی که دشمنان از آن می‏ترسیدند و می‏ترسند آشکار شود… آن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‏دهند که چون اسم صریح قائم به حق و موسس دولت حقه اسلام برده می‏شود همه بر پا بایستید و آمادگی خود را برای اجرای تمام اوامر و… دستورات بدین وسیله اعلام نمایید و خود را همیشه نیرومند و مقتدر برای اقامه حق در برابر بدخواهان نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد. این دستور… آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی، و در صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است….

از خلال احادیث و کلمات بزرگان و پیشوایان اسلام… در مقابل منظر انسان، دنیای باشکوه سرتاسر امن و عدالت هویدا می‏شود که خیال آن نیز بسیار شیرین است. از جمله جملاتی از یک خطبه مفصلی درباره مقدمات ظهور و کیفیت این دولت و حکومت موجود است که بسیار جامع و عمیق

است.

«منها: یَعْطِفُ الهَوی عَلَی الهُدی اِذَا عَطَفُوا الهُدی عَلَی الَهَوی و یَعْطِفُ الرَّاْیَ عَلَی القُرآنِ اِذا عَطَفُوا القُرانَ عَلَی الرَّاْیِ»: (1) هوی و آرزو را براساس هدایت برگردانده و قرار می‏دهد، همانطوری که اساس هدایت تابع هوی و هوس بوده. آراء شخصی را تابع قرآن می‏گرداند چنان که قرآن را تابع آراء شخصی کرده بودند.

از این چند جمله امیرالمؤمنین علی علیه السلام معلوم می‏شود که عموم مردم دارای رشد عقلی و تشخیص صحیح خواهند شد و دستگاه این حکومت به تربیت عقلی و روحی خواهد پرداخت و در نتیجه تربیت عقلی که برای عموم حاصل خواهد شد، هدف فکری همه یکی می‏گردد و قوای پراکنده مردم به یک سو متوجه می‏شود، و حقایق قرآن آنطور که هست، ظهور تام و کامل می‏نماید: «لیظهره علی الدین کله».

«منها:… حَتَّی تَقُومَ الحربُ بِکُمْ عَلَی ساقٍ بادِیاً نَوجِذُهَا، مَمْلُوءَةً أَخْلافُهَا، حُلْواً رَضاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا. أَلا و فی غَدٍ – وَسَیأْتِی غَدُبِما لاتعْرِفُونَ – یَأخُذُ الوَالیِ مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَی مَسَاوِیَ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الارضُ أَفالیِذَ کَبِدهَا، وَ تُلْقِی اِلیْهِ سِلماً مَقالِیدَهَا، فَیُرَیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السّیَرةِ وَ یُحْییِ مَیّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنّةِ». (1)

این جمله خبر از جنگ وحشتناک عمومی می‏دهد که همه را خواه نخواه وارد این میدان خونین خواهد کرد. «در حالتی که دندانهای آخرین خود را

نمایان کرده و هر دو پستان خود را پر شیر نموده، چون شیر که در حال غضب دهان باز می‏کند این جنگ نیز با شدت و بی باکی پیش می‏رود. (پر کردن پستان‏ها هم کنایه از آمادگی تمام امت از جهت ذخیره و مواد غذایی و جنگی برای ادامه این خونریزی) شیر اولی که به کام می‏رسد شیرین است ولی عاقبت آن بس زهرآگین و تلخ است». گویا اشاره لطیفی است به فتوحات اولیه که برای دول قوی به دست می‏آید و کام آنها را شیرین می‏کند و به جنگ ادامه می‏دهند ولی چون جنگ طول کشید و مردم به جان آمدند در پایان متوجه خسارت‏های سنگین جانی و مالی خواهند شد و همه عزادار می‏گردند.

«هوشیار باشید فردا، در زمان فردا به یقین با خود چیزها خواهد آورد شما به آن آشنا نیستید». امیرالمؤمنین از پشت پرده‏های زمان با چشم حقیقت بین خود چیزها می‏دیده، از انقلابات اجتماعی فکری که مردم آن زمان نمی‏توانستند درک کنند و لغت برای بیانش رسا نبوده. همین قدر بطور اجمال نامی از عظمت اوضاع فردا برده و به آنها اشاره کرده که شما نمی‏توانید آن چه من می‏بینم درک کنید. «دستگیر و زندانی می‏کند آن والی حقی که از غیر آن دولت است، کارفرمایان آن دولت‏ها را با اعمال زشت و کارهای بدشان».

گویا مقصود محاکمه و بازداشت مؤسسین جنگ و سیاستمدارهای خود خواه است. «و زمین از هر قسم پاره جگر خود را برای او بیرون می‏آورد و با تسلیم و بی مزاحمت کلیدهای خود را به سوی او می‏اندازد». این قسمت بسیار مهم و شایسته است که در این حکومت همه قوای طبیعت بیرون

آمده و کلیدهای علوم و صنایع به دست آمده و همه به دست او خواهد افتاد. همان حقایق علمی و اکتشافات که وسیله پیشرفت مقاصد شهوانی و شرافت فروشی بوده وسیله اقامه حق و پیشرفت فضیلت خواهد شد.

«پس به شما مردم خواهد نشان داد که روش عدالت چگونه است و مرده کتاب و سنت را زنده خواهد کرد» و این آخرین مرحله و نتیجه این دولت است که در آن عدالت حقی که همه در آرزوی او بوده عملی خواهد شد و قوانین کتاب خدا و سنت حق در سراسر جهان اجراء و حکومت جهانی حق و عدالتِ… امام آنگاه ظاهر خواهد شد که افکار عموم مردم به واسطه پیشرفت علوم و تجربه‏های تلخ مدت بی‏سرپرستی و فشارهای مردم خودخواه کاملاً مستقر شده و همه به جان آمده و برای پذیرفتن ندای حق آماده‏اند. ندای ظهور حق برای تأسیس حکومت حق و عدالت، از مکه برخواهد خواست چون مکه، اول خانه‏ای است که ندای توحید از آن جا سرچشمه گرفته و به عالم رسیده، و نمونه کوچک امنیت و حق پرستی است. دعوت دوم که قیام پیغمبر خاتم و پیشوای بزرگ ما است، نیز از آن جا برخاست. ندای سوم که دعوت نهایی اصلاح است از آن جا به وسائلی که هست به همه عالم می‏رسد.

سیصد و سیزده نفر که اصحاب خاص و هسته مرکزی این تشکیلات هستند، چون ندا را شنیدند، مانند قطعه‏های ابر پاییز از اطراف حرکت می‏کنند و در مدت اندکی در مکه به هم پیوسته می‏شوند، بعضی شب جای خود را ترک می‏کنند و صبح در مکه‏اند، بعضی آشکارا حرکت می‏کنند و بالای ابر یا در میان ابر سیر می‏کنند، چون عده آنها کامل شد آغاز

اصلاحات از سرزمین ظهور اولی اسلام شروع خواهد شد. با نیروی معنوی و به دست گرفتن وسائل و اسباب طبیعی که در آن روز دنیا البته مهمتر و هولناکتر است، حرکت می‏کنند و دشمنان را از میان برمی‏دارند….

… امام رضا علیه السلام… از پدران بزرگوارش از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم: در وحی معراج، خداوند آخر کار اسلام و ظهور آن را برای من بیان کرد. آنگاه شخصیتی که از ذریةِ من به دست او عالم اصلاح می‏شود، توصیف نمود که آخر آن حدیث این چند جمله است:

«لاطهّرنّ الارض بآخرهم من أعدائی لاملکتهُ مشارق الارض و مغاربها و لاسخرن له الریاح و لاذللنّ له السحاب الصعاب و لاوقینّه و لانصرنّه بجُندی و لامدنّه بملائکتی حتی یُعلن دعوتی و یَجمَع الخلق علی توحیدی ثم لادومنّ ملکه و لادومنّ الایام بین اولیائی الی یوم القیامه». یعنی زمین را از دشمنان خودم به وسیله آخرین آنها پاک خواهم کرد، و او را در مشرق و مغرب زمین، مسلط خواهم نمود، بادها را مسخر او می‏کنم، و ابرهای سرکش را برای او رام می‏گردانم، و او را، بالای همه اسباب و وسائل قرار می‏دهم و به لشکرم او را یاری می‏کنم و به ملائکه امدادش می‏نمایم، تا دعوت مرا آشکار کند و مردم را به توحید من جمع کند، آنگاه مُلک او را توسعه می‏دهم و روزگار دولت در میان اولیاء من دست به دست می‏گردد تا روز قیامت. پس از آن که دشمنان را از میان برداشت و قوای کفر درهم شکست، عدل و قضاوت صحیح در سراسر روی زمین که چون یک شهر است مستقر خواهد شد و در سایه تربیت و تحت سرپرستی او، عقول و اخلاق کامل و رشد پیدا خواهد نمود.

منابع و ثروت‏های زیر زمینی استخراج می‏شود، همه سرزمین‏ها خرم و آباد می‏گردد، امنیت سراسر اجتماعات را فرا می‏گیرد، تا آن جا که مرغ‏ها در آشیانه‏ها بی وحشت از مزاحم تخم می‏گذارند، و ماهی‏ها در نهرها آسوده زندگی می‏کنند و در نتیجه تربیت‏های صحیح اطفال و نوباوگان، حیوانات و طیور از مزاحمت آنها مصون می‏مانند.

«… فعند ذلک تفرح الطیور فی اوکارها و الحیتان فی مجاری انهارها و تمد الارض و تفیض العیون و تنبت الارض ضعف اکلها ثم یسیر مقدمته جبرائیل و ساقته اسرافیل، فیملا الارض عدلا و قسطا بعد ما ملئت ظلما و جورا…» یعنی چون حکومت او وسعت یافت… آبادی زمین توسعه می‏یابد، چشمه‏سارها از هر طرف جاری می‏شود، زمین بیشتر از مایحتاج عمومی آذوقه مردم را می‏رویاند، جبرئیل (فرشته علم) در مقدمه دولت او و اسرافیل (فرشته زندگی) در ساقه دولت اوست، یعنی پیشرفت و پیشقدمش «علم» است و اثر و دنبال آن «زندگی و حیات» پس زمین را از عدل و داد پر می‏کند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده بدعت‏ها از میان برداشته می‏شود، و بدعت گزاران اعدام می‏شوند، مساجد و معابدی که برای تظاهر و ریا و حقه بازی ساخته شده و «مسجد ضرار هستند» خراب می‏کنند، طرق و شوارع را توسعه می‏دهند.

و در واقع مدینه فاضله ایده‏آلیِ بشریت، حکومت خدا بر مردم به دست مردم، عدالت اجتماعی، آزادی، برادری جهانی، هم فکری و همکاری صمیمانه بین تمام مردم روی زمین و… بدین وسیله بر پا می‏شود، و بدیهی است که در این حکومت جهانی طبق دستورهای اولیه اسلام،

سیاست و دیانت یکی بوده و انفکاک‏ناپذیر خواهد بود و در عین اینکه معنویات قوی و عالمگیر می‏شود، مادیات نیز مورد استفاده بشر خواهد بود.

… حکومت امام زمان و آینده‏ای که ما در نظر داریم، یکی از خصوصیاتش این است که حکومت فکر و عقل است، هدایت است، رهبری است،… تحدید هواها و طغیان‏ها به وسیله هدایت و تنویر عقول و رشد کافی، نخستین کار و انقلابی است که شخصیت عالی آینده انجام می‏دهد و این هم دو قسمت دارد: قسمت نخست رشد و هدایت کلی و عمومی است برای همه بشر. قسمت بعد هدایت و حاکمیت مشخص قرآن است که همان حاکمیت خدا و مشیت اوست. روشنی عقول و افکار و آزادی از بندهای هواها و شهوات و تمایلات بدانجا می‏رسد که با هدایت مهدی علیه السلام آیات قرآن مستقیماً بر عقول می‏تابد و همه را هدایت می‏کند…

… آن زندگی که مورد انتظار و پیش بینی ما شیعه و ما مسلمین است، آن یک زندگی انسانی است یک زندگی (بی طبقه است). یعنی مسابقه مردم چنین اجتماعی، مسابقه در خیر است، چون دیگر مادیات معنی ندارد. همه چیز… تأمین شده، احتیاجی نیست. غریزه ثروت اندوزی هم فرض کنیم که یک غریزه نباشد، یک عارضه باشد، از بین رفته که این هم تصورش مشکل است. برای این که بشر حب به آن چیزی که تولید کرده قهراً دارد.

روی این زمینه ما می‏گوئیم که همان زندگی عادلانه، همان زندگی مجتمع دنیایی هست، ولی در جهت الهی است… یعنی تعالی انسان‏ها…

بنابراین مساله مهدویت و آینده بشریت و زندگی‏ای که مورد امید و انتظار مردم باشد، فطری همه بشر دنیا بوده، منشأ همه انقلاب‏ها شده، بخصوص در اسلام بخصوص در شیعه جزء عقاید شیعه است، مثل مسأله عصمت، مسأله امامت، مسأله مهدویت و انتظار مهدویت از خصایص شیعه است. و این خصوصیت بوده که شیعه را همیشه در جهت حرکت انقلابی قرار داده است.

… بنابراین… دولت جهانی ولی عصر، حکومت خدا، به رهبری ولی خدا و همکاری مردان خداست با فراهم شدن اسباب طبیعی و استعدادهای فکری و اجتماعی، همه وسائل و اسباب دست به هم می‏دهد و امدادهای الهی هم کمک می‏کند. (2)


1) نهج‏البلاغه خطبه 138.

2) خلاصه‏ای از کتاب آینده بشریت از نظر مکتب ما، مجاهد نستوه آیت‏اللّه طالقانی.