«زمینه سازان» قیام امام مهدى«علیه السلام»، قبل از «انصار» پا به عرصه مى گذارند. انصار از شاگردان نسل پیشین محسوب و به واسطه ویژگى هاى منحصر به فردشان شناخته مى شوند.
به عنوان نمونه درباره «جوانان طالقان» روایتى زیبا نقل شده است. متقى هندى در کنزالعمّال و سیوطى در الحاوى درباره انصار امام از «طالقان» چنین نقل کرده اند:
«وَیْحاً للطّالقان، فانَّ لِلّهِ عزّ وجل بها کنوزاً لَیْسَتْ مِنْ ذهب وفضّة، ولکن بها رجالٌ عرفوا اللّه حَقَّ معرفته وهم انصار المهدى»(1)
«خوشا به حال طالقان! همانا براى خداى باشکوه و بزرگ در طالقان،
گنج هایى است که از طلا و نقره نیست؛ بلکه در آنجا مردانى هستند که خدا را ـ آن چنان که حقّ معرفت او است ـ شناخته اند و آنان از یاوران مهدى«علیه السلام»هستند».
در روایتى دیگر چنین آمده است: «بخٍّ بخٍّ للطّالقان»؛ «آفرین، آفرین بر طالقان!»
علاّمه مجلسى در این باره حدیث مفصل ترى را نقل کرده است:
«له کنزٌ بالطالقان ما هو بذهب ولا فضّة، ورایة لم تنشر مُذطُویت، ورجالٌ کَأَنَّ قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شکٌّ فى ذات اللّهِ اَشَدُّ مِنَ الْجَمْرِ، لو حُملوا على الجبال لاَزالوها، لا یقصدون برایاتهم بلدةً اِلاّ خرّبوها کَأَنَّ على خیولهم الْعُقْبان، یتمسّحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکة، ویحفّون به ویقونه بانفسهم فى الحروب، یبیتون قیاماً على اطرافهم ویصبحون على خیولهم. رُهبان باللیل، لیوث بالنهار. هم اطوع من الاَْمَةِ لسیّدها، کالمصابیح کَأَنَّ فى قلوبهم القنادیل وهم من خشیته مشفقون. یدعون بالشهادة و یتمنّون ان یُقْتلوا فى سبیل اللّهِ. شعارهم: یا لثارات الحسین. اذا ساروا یسیر الرعب امامهم مسیرة شهر یمشون الى المولى ارسالاً، بهم ینصراللّه امام الحقّ»(2)
«براى او گنجى است در طالقان که [از جنس] طلا ونقره نیست، وپرچمى است که از هنگام فرو پیچیده شدن، گشوده نشده است، ومردانى است که دل هایشان پاره هاى آهن است. در دل این مردان تردیدى در ذات الهى راه نیافته وسوزنده تر از پاره هاى اخگر است.(3) اگر به کوه ها حملهور شوند، آنها را متلاشى سازند، با پرچم هایشان
آهنگ هیچ دیارى را نکنند، جز آنکه ویرانش سازند؛ گویى که بر اسب هایشان عقابانند. براى برکت به زین اسب امام(علیه السلام) دست کشند وگرداگرد او بگردند ودر نبردها با جان خویش یارى اش کنند.(4) شب را به قیام وعبادت گذرانند و روز را بر اسبان خود. زاهدان شب و شیران روزاند. اطاعت پذیرتر از کنیز به سرور خویش اند. چونان چراغ هایند؛ گویا چلچراغ هایى در دلشان فروزان است. و از بیم الهى ترسان اند. براى شهادت دعا مى کنند وآرزوى کشته شدن در راه خدا را در سر مى پرورانند. شعارشان: «اى خون خواهان حسین!» است. آن گاه که به راه افتند، ترس ووحشت پیشاپیش ایشان مسیر یک ماه را بپیماید. متوجه مولا شوند وبه حرکت درآیند. خداى تعالى بدیشان امام حق را یارى رساند».
1) کنزالعمّال، ج 7، ص 26.
2) بحار الانوار، ج 52، ص 307.
3) در نسخه ای دیگر به (سخت تر از سنگ) تعبیر شده است.
4) در برخی نقل ها پس از این جمله، فقره های زیر اضافه شده است: (ویکفونه ما یرید فیهم، رجالٌ لا ینامون اللیل، لهم دویُّ فی صلاتهم کدویّ النّحل)؛ (هر انتظاری که امام از اینان داشته باشد، کفایتش کنند، مردانی هستند که شب نمی خوابند. در نماز خویش صدایی چون صدای زنبوران عسل دارند (کنایه از ابتهالی که در نماز دارند)).