امروز در عصرى زندگى مى کنیم که در آن بحث هاى زیادى در مورد ظهور امام عصر«علیه السلام»ردّ وبدل مى شود. در عصرهاى تاریخى دور ونزدیک خودمان، دوره اى را سراغ نداریم که مردم به گستردگى امروز، از ظهور امام علیه السلام و دولت او سخن گفته وتوجه نشان داده باشند. بنابراین، «انتظار» از مشخّصه هاى بارز عصر ما است. اما متأسفانه اصلاح وارشادى در سطح عموم درباره مسأله انتظار صورت نگرفته است! جوانان ما مسأله ظهور امام عصر«علیه السلام»وعلایم ظهور او را، صرفاً در لابه لاى کتاب ها مى جویند. چنین رویکردى صحیح نیست؛ بلکه
درست آن است که ظهور امام و انقلاب جهانى به رهبرى او را در متن زندگى سیاسى واجتماعى خودمان جست وجو کنیم.
علامت هاى ظهور امام«علیه السلام» به میزانى که ما در متن زندگى سیاسى و فرهنگى معاصر ـ در آگاهى، مقاومت، وحدت کلمه، انسجام سیاسى، فداکارى، توانایى هاى انقلابى و سیاسى و تبلیغاتى مان ـ مى یابیم، در کتاب ها بیان نمى شود.
شیوه جوانان ما در پژوهش از نشانه هاى ظهور امام«علیه السلام» از لابه لاى کتاب ها، شیوه اى کاملاً منفى است. باید مفهوم انتظار را تصحیح کنیم و آن را به سمت مثبت جهت دهیم. فرق دو مفهوم این است که مفهوم نخست، نقش انسان را در مسأله انتظار، منفى جلوه گر مى سازد؛ امّا مفهوم دوم، این نقش را در روند ظهور امام«علیه السلام» مثبت و فعّال و مرتبط با زندگى و وضعیت سیاسى و انقلابى و درد و رنج ما قرار مى دهد.
معمّر بن خلاّد از حضرت ابى الحسن«علیه السلام» در تفسیر سخن خداى تعالى (الم، اَحسب النّاس ان یترکوا ان یقولوا آمنّا و هُم لا یفتنون)(1) نقل کرده است:
(یفتُنونَ کما یُفتن الذَّهب، ثُمَّ قال: یُخلصون کما یُخلص الذهب)(2) «[مردم] آزمایش مى شوند، همان طور که طلا آزمایش مى شود. سپس فرمود: ناخالصى مردم گرفته مى شود، چنان که طلا را خالص مى سازند».
منصور صیقل مى گوید: من وحارث بن مغیره نشسته بودیم و [درباره ظهور امام عصر«علیه السلام»] با هم سخن مى گفتیم که امام صادق«علیه السلام» سخنان ما را شنید. آن حضرت به ما فرمود:
«فى اىِّ شىء انتم هاهنا؟ هیهات لا واللّهِ لا یکون ما تمدّون الیه اعینکم حتّى تمیّزوا»؛ «براى چه اینجا نشسته اید؟ دریغا! نه به خدا قسم آنچه که انتظارش را مى کشید، واقع نخواهد شد، مگر آنکه متمایز (آزمایش) شوید».
منصور از امام صادق«علیه السلام» نقل مى کند:
«یا منصور! انّ هذا الامر لا یأتیکم اِلاّ بعد أیاس، لا واللّهِ حتّى یمیّزوا، لا واللّهِ حتّى یشقى من یشقى ویَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ»(2) «اى منصور! ظهور امام«علیه السلام»واقع نمى شود، مگر پس از نا امیدى. نه به خدا مگر آنکه متمایز شوند؛ نه به خدا مگر آنکه شقى و نیک بخت هر دو خود را نشان دهند».
بنابراین، ارتباط ظهور امام عصر«علیه السلام» با علم، زندگى، گرفتارى و درد، نیکبختى و بدبختى ما بیشتر از ارتباط آن با نشانه هاى کیهانى ذکر شده در کتاب ها است و این، مفهومى است که باید با ژرف اندیشى و روشنگرى به آن بنگریم.
1) «الف، لام، میم، آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟» عنکبوت (29) آیه 1 و2.
2) الزام الناصب، ج 1، ص 261.