«اقدام انقلابى» آمیزه اى از تخریب و ساختن است؛ از این رو با چالش، مقاومت و سختى همراه است. اگر انقلاب، فقط ساختن بود ـ بى هیچ انهدامى ـ نیاز به این همه زحمت و تلاش نبود. چون انهدام بر رژیم سیاسى فاسدِ موجود وارد مى شود؛ در نتیجه با سختى هاى فراوانى همراه است. زیرا هر رژیمى، بهره بردارانى دارد که از آن نفع مى برند و دفاع مى کنند.
دعوت به توحید، یک دعوت انقلابى است؛ از این رو چنین دعوتى با «جهاد و جنگ» همراه است:
(وقاتلوهم حتّى لا تکون فتنة ویکون الدّین کلّه للّه)(1) «و با آنان بجنگید تا فتنه اى بر جاى نماند و دین یکسره از آن خداى گردد».
بدون از میان برداشتن فتنه ها و موانع بزرگى که بهرهوران رژیم سیاسى شرک آلود ایجاد کرده اند، امکان ندارد دعوت به توحید راهى به زندگى مردم
بگشاید. از طرف دیگر، از میان برداشتن فتنه نیز بدون جهاد و مبارزه، امکان پذیر نیست؛ زیرا توحید (نظام توحیدى) در خلأ سیاسى و اجتماعى استقرار نمى یابد؛ بلکه جایگزین شرک مى شود و دعوت به خدا، جز با نابودى شرک صورت نمى پذیرد.
1) انفال (8) آیه 39.