جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شعاع این فکر در میان غربیها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

1ـ عقیده به ظهور یک رهایی بخش بزرگ و برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسانها، و حکومت حق و عدالت منحصر به شرقیها و مذاهب شرقی نیست; بلکه یک اعتقاد عمومی و جهانی است که چهره های مختلف آن در عقاید اقوام گوناگون دیده می شود، و همه روشنگر این حقیقت است که این اعتقاد کهن ریشه ای در فطرت و نهاد انسانی; و در دعوت همه پیامبران، داشته است.

در کتاب «دیباچه ای بر رهبری» ضمن بیان وجود انتظار ظهور یک منجی بزرگ در میان اقوام مختلف غربی، و بهره برداری پاره ای از افراد از یک چنین انتظار عمومی، نام پنج نفر از مدّعیان را که از انگلستان برخاستند به عنوان: «جیمز نایلور» و «یوحنا سوثکات» و «ریچارد برادرز» و «جان نیکولز تام» و «هنری جیمز پرینس» را ذکر می کند، و از «برنارد باربر» جامعه شناس آمریکایی در رساله «نهضت منجی گری»

وجود چنین اعتقادی را، حتّی در میان سرخ پوستان آمریکایی نقل کرده می گوید:

در میان قبائل سرخ پوست آمریکائی… این عقیده شایع است که روزی گرد سرخ پوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد…

تنها تا پیش از سال 1890 بالغ بر بیست نوع از این نهضت ها در تاریخ آمریکا ضبط شده است.

در بحثی که از کتاب «علائم الظّهور» سابقاً آوردیم تصریح شده بود که: آثار این عقیده را در میان اهالی اسکاندیناوی و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز می توان یافت.(1)

از مجموع آنچه گفتیم ـ و مطالب و شواهد فراوان دیگری که به خاطر رعایت اختصار ناگفته ماند ـ نتیجه می گیریم که این انتظار جنبه منطقه ای ندارد; انتظاری است همه گیر و گسترده و در سطح جهانی، و سرانجام شاهدی است بر فطری بودن این اعتقاد.

در بحثهای آینده خواهیم دید که این عقیده تحت عنوان ظهور «مهدی» در عقاید اسلامی وسعت فوق العاده ای دارد و به عنوان یک عقیده زیر بنایی شناخته شده است.

و نیز خواهیم دید که ایمان و توجّه به این واقعیّت فطری که عقل و خرد نیز پشتیبان آن است چگونه ابرهای تیره و تار یأس و بدبینی را از

آسمان روح انسان دور ساخته، و او را برای آینده روشنی بسیج و آماده می کند.

نیروها را آماده تر،

افکار را بیدارتر،

آمادگیها را فزونتر،

انقلابها را سریعتر،

عشقها را آتشینتر;

و راه را برای رسیدن به یک جامعه انسانی به معنی واقعی کلمه هموارتر می سازد;

جامعه ای که بیدادگریها همچون آتش آن را نسوزاند، تبعیضها همچون موریانه آن را از درون نپوساند; و بیعدالتیها آن را به کام نابودی نکشاند.


1) در این بخش از کتابهای: «علائم الظّهور»; «شکوفه های امید» و «دیباچه ای بر رهبری» استفاده شده است.